در این مطلب می خواهیم درباره ی آداب و رسوم کرد ها بگوییم .استان كردستان یكی از استان های كردنشین در غرب ایران است، اكثریت ساكنان این استان، كرد زبان هستند كه به لهجه های مختلف تكلم می كنند. درباره زبان كردی مردم شناسان بر این رأی هستند كه زبان كردی یكی از زبان های گروه هند و اروپایی و ایرانی است.
آداب و رسوم کرد ها | تاریخ استان کردستان
استان کردستان بخشی از سرزمینی است که به وسیله مادها حکمرانی میشده است. مرز تاریخی سرزمینهایی که بوسیله مادها اداره میشده، در شمال به اورارتو، در غرب به آشور و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی میشد. در ابتدا قبایل نژاد آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود را پارسوا (پارسوما) نامیده میشد.
اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن نوشته داریوش در پرسپولیس و بیستون، دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد.
از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارسها و ساسانیها، ایالت مادها بعنوان یکی از ایالات ایران باستان بنام «ماه» شناخته میشد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «مای» یا «ماه» نامیده میشد. ناحیه استان کردستان (اردلان)در دوره صفویه شامل ۹ شهر عمده بود: سنه، گروس، الکا، زرین کمر، طغامین، خورخوره، جوانرود، اورامان، الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب میشدند.
بنا به پیش نویس شماره ۱۲۷۵ در ۱۳۱۶/۹/۹، ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور (کلهر)، پشت کوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهگیلویه بود. در سال ۱۳۳۷ با توجه به فرمان شورای وزرا کردستان از پنجمین استان جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. شهرهای استان، سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.
آداب و رسوم کرد ها | تاریخچه قوم کرد
کردها از مشهورترین قومیتهای ایرانی هستند. به گفته مورخان، سابقه سکونت کردها در ایران به ۴,۰۰۰ سال پیش از میلاد میرسد. قوم کرد ابتدا در ایران و اطراف دریاچه وان میزیستند و سپس در منطقه امروزی کردستان و کرمانشاه سکونت یافتند. در اسناد تاریخی پیش از اسلام و اسنادی که از دولتهای بابل، آشور و اکد برجای ماند، نام اقوامی ذکر شده است که شباهت بسیار به واژه کرد دارند. از لحاظ زبانشناسی و جغرافیایی، نام قوم «کردخوی» در کتاب گزنفون آمده است که برخی آن را قوم کرد میدانند.
به گفته بسیاری از منابع، قوم کرد از بازماندگان مادها هستند. جغرافیای ماد بزرگ در گذشته شامل کردستان و آذربایجان میشد. از دوره حکومت هخامنشیان تا ورود اسلام به ایران، مردم این منطقه با عنوان «کورد» شهرت یافتهاند. واژه «کورد» واژهای به زبان پهلوی میانه است که بعدها به زبان فارسی، «کرد» خوانده شد.
کردستان از دوره حکومت ماد، نام یکی از ایالتهای ایران بود. در عصر حاکمیت سلجوقیان، نام کردستان رواج بیشتری یافت و دفاتر دیوانی آنها به این نام ثبت و حدود کردستان مشخص شد. حدود کردستان در عصر سلجوقی به بخشهایی از عراق عرب، عراق عجم، خوزستان، آذربایجان و دیاربکر منتهی میشد. در دورههای تاریخی بعد، بهویژه در عصر صفویه بهدلیل هجوم دشمنان و ناتوانی لشکر ایران در حفظ مرزها، برخی از این ایالات از جغرافیای کشور ایران جدا شدند.
آداب و رسوم کرد ها | قوم کرد در شاهنامه
نام قوم کرد در شاهنامه فردوسی نیز آمده است. طبق آنچه فردوسی در شاهنامه ذکر کرده است؛ در دوره پادشاهی ضحاک ماردوش، به دستور او در هر روز، مغز دو جوان خوراک مارهای او میشد. این نسلکشی برای مدتها طول کشید تا دو مرد آزاده با نامهای گرماییل و ارماییل برای جلوگیری از این رفتار به آشپزخانه شاه نفوذ کردند. آنها توانستند مقام آشپزی دربار را از آن خود کنند و برای خوراک ضحاک، مغز یک جوان را با مغز گوسفند مخلوط کنند و برای مارهای ضحاک ببرند.
با این تدبیر، ارماییل و گرماییل هر روز جان یکی از دو جوان را نجات میدادند. جوانانی که نجات مییافتند به کوهستانها پناه میبردند و به پرورش گوسفند و چوپانی مشغول میشدند. به روایت فردوسی، این جوانان بهتدریج در کوهستان جمع شدند و نژاد کرد را تشکیل دادند. فردوسی در یک بیت چنین گفته است:
کنون کرد از آن تخمه دارد نژاد کز آباد ناید به دل برش یاد
برخی از پژوهشگران بر این عقیده هستند که این روایت فردوسی بهدرستی تفسیر نشده است. پژوهشگرانی مانند «اکبر نحوی» واژه کرد را بهمعنای چادرنشین و چوپان دانستهاند و این نظر را که مقصود فردوسی از بیان واژه کرد، یک قومیت بوده است را نپذیرفتهاند.
آداب و رسوم کرد ها | جشن ها و اعیاد
جشن ها و اعیاد از جمله نمادهای مشترکی است که نمایانگر پیوند ملی میان اقوام مختلف ایرانی است. در حالی که کشورهای مختلف، جشن ها و اعیاد خاص خود را دارند، در کشور ما اقوام مختلف به دلیل بهره مندی از فرهنگ واحد ملی و اسلامی در تمامی اعیاد دارای اشتراک می باشند.
آداب و رسوم کرد ها | عید نوروز
عید نوروز در مناطق کردنشین ایران با سایر نقاط کشورمان همسان است. به جهت دگرگونی در طبیعت مراسمی مشابه با همه جای ایران برگزار می شود. در این ایام مردم به دید و بازدید یکدیگر رفته، تخم مرغ رنگ می کنند و با شیرینی و میوه از مهمانان پذیرایی می کنند. ( ظهیری نژاد، 1379، 278 ). آیین نوروز طولانی ترین جشن ملی و از جمله آیین های ایرانی است که تا امروز ماندگار و پایدار مانده است. در شب نوروز بوته های خار آماده شده توسط پدر خانواده آتش زده می شد و بچه ها نیز شروع به آتش بازی می کردند. لازم به ذکر است در مناطق کُردنشین، آتش مخصوص نوروز بوده و چهارشنبه سوری ( چوارشه مه کوله ) به هیچ وجه آتش روشن نمی شد. بعد از خاموش شدن آتش، خانواده به خانه رفته و شام می خوردند.آداب استقبال از نوروز که در مراسم خانه تکانی، سبزه سبز کردن، تهیه پوشاک و وسایل نو، نوروز خوانی، آتش افروزی و تهیه شیرینی های عید، زیارت اهل قبور و کمک به افراد مستمند، جلوه گر شده با مراسم سال تحویل، هفت سین، دعای سال تحویل، دید و بازدیدها، تدارک غذای عید، عیدی دادن و بازی ها ادامه می یابد و سرانجام با مراسم سیزده بدر به پایان می رسد. آداب نوروزی هر چند در برخی سنت ها با تفاوت هایی در مناطق مختلف کشور اجرا می شود، اما عمق وجودی همه آن ها مشترک و یکسان است و این امر نشان دهنده فراگیری این آیین در گستره ایران فرهنگی است ( ماکویی، 1387، 77 و 80 ).
در شهرهای کردنشین کشورمان نیز از نیمه های اسفندماه و شاید زودتر خانواده ها دست به تدارک نوروز می زدند. از جمله این تدارکات تهیه سمنو بود که برای تهیه آن خانم ها، گندم، عدس و کنجد را در پارچه ای ریخته و در ظرفی مسی قرار می دادند. بعد از ریختن آب بر روی آن در جلوی نور ملایم خورشید می گذاشتند تا دانه ها جوانه بزند. پدر خانواده نیز با رفتن به بازار برای اهالی خانه لباس و کفش تهیه می کرد. از دیگر چیزهایی که قبل از عید آماده می شد آجیل، شیرینی، میوه، برنج، روغن و گوشت بوده است. معمولاً این روزها شلوغ ترین روزها بوده. در این روزها خانواده ها، لباس هایشان را از خیاطی می گرفتند، مردها به سلمانی می رفتند، و زن ها در پی خرید تخم مرغ بودند. در خانواده های سنندجی کمتر از یک تغار ( 30 عدد ) تخم مرغ نمی خریدند. تعداد این تخم مرغ ها گاهی به سه تا چهار تغار نیز می رسید. تخم مرغ ها آب پز می شد و همه ی اعضای خانواده دست به رنگ کردن آن ها می زدند تا با برابر قرار دادن زمین و تخم مرغ، با رنگ کردن آن، زمین را نیز رنگ زده باشند. برای اجرای مراسم آتش بازی چند روز قبل از عید، جوانان روستا، بوته های خار آن ها را پشت بام می گذاشتند. از دیگر موارد برای آتش بازی، فیشک ( فشفشه )، ماتاو، تقه، کوزی و تیزان بود. قبل از عید بچه ها، « نوروز نامه » درست می کردند که عبارت بود از یک صفحه سفید که در بالای آن اشکالی مانند سماور، قلیان، بشقاب های سمنو، تخم مرغ رنگ شده، شیرینی و ماهی نقاشی می کردند، و پایین آن در چهار ستون اشعاری که هر مصرع در یکی از سطرهای این ستون ها جای می گرفت می نوشتند.بچه ها اشکال را رنگ آمیزی کرده و موقع تحویل سال به پدر و مادر خود می دادند و عیدی طلب می کردند.
مانند سایر مناطق کشور، در نوروز خوانچه هایی برای عروس های نامزد شده می بردند. گاه تعداد این خوانچه ها به دوازده عدد می رسید. طلا، عطر، دستمال، جوراب، تخم مرغ رنگ شده،صابون، پارچه، ماهی، شربت، سمنو، شیرینی و آجیل و از همه مهم تر سیب سرخ زر ورق زده شده، از اقلامی بود که در خوانچه ها وجود داشت.
در شب نوروز بوته های خار آماده شده توسط پدر خانواده آتش زده می شد و بچه ها نیز شروع به آتش بازی می کردند. لازم به ذکر است در مناطق کُردنشین، آتش مخصوص نوروز بوده و چهارشنبه سوری ( چوارشه مه کوله ) به هیچ وجه آتش روشن نمی شد. بعد از خاموش شدن آتش، خانواده به خانه رفته و شام می خوردند. در سنندج معمولاً این شام حلوا بوده و غذای اصلی که پلو خورشت، ماست، مربا و ترشی، سبزی، پنیر و دوغ بود را برای ناهار روز عید می گذاشتند. به هنگام تحویل سال، آیینه تمام قد سنگی یا نیم قدی را به دیوار تکیه داده و در دو طرف آن شمعدانی با شمع روشن قرار می دادند. جلوی آیینه سفره کوچک سفیدی پهن می کردند که روی آن سمنوی تزئین شده با روبان قرمز، تخم مرغ رنگ شده، ماهی، شیرینی، آجیل و تنگ های رنگارنگ شربت قرار می دادند. پدر خانواده وضو می گرفت و با تحویل سال برای خانواده و آشنایان دعا می کرد. با شروع سال تحویل بچه ها « نوروزنامه » ها را می دادند و عیدی می گرفتند. خانواده هایی که دختر شوهر داده یا عروس دارند، منتظر عیددیدنی بچه هایشان می شوند و کوچک ترها نیز به عیددیدنی بزرگ ترها می روند.
در مناطق دیگر کُردنشین رسم های زیادی در رابطه با نوروز وجود دارد. از جمله ی این رسم ها به کوه و دشت رفتن مردم در صبح زود است. آن ها دست خود را با شبنم تر کرده و بر صورت و لباس خود می کشند و اعتقاد دارند اگر کسی مریض باشد شفا می یابد. در دیگر مناطق مردم صبح زود از روستا به راه افتاده و با خود آرد می بردند ( ایازی، 1371، 208-221 ).
از دیگر پیوندهای مرتبط با نوروز میان اقوام مختلف ایرانی جلوه های دینی آن می باشد. این عید فرخنده دارای آداب خاص خود است. تطهیر و نظافت و پاکیزگی و آلایش فردی و اجتماعی و نیز منازل در قالب « خانه تکانی » پایان سال، هفت سین، دادن هدایا و عیدی به یکدیگر، دید و بازدیدها… از جمله آدابی است که در دوران باستان نیز وجود داشته است. اما برخی از آداب اجتماعی که هم اینک در نوروز وجود دارد، دست کم به صورت فعلی در گذشته معمول نبوده و تغییراتی به خود گرفته است. از جمله تغییر و تحولات فوق در آداب و سنن نوروز، برخی آداب اجتماعی نوروز است که تحت تأثیر فرهنگ دینی و اسلامی قرار گرفته و این عید باستانی را به عید دینی و ملی تبدیل کرده است که ذیلاً به برخی موارد اشاره می گردد. این تأثیر فرهنگ دینی بر عید باستانی به گونه ای است که اینک به خوبی می توان حضور دین و ارزش های دینی را در نوروز مشاهده نمود:
1.حضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعی نوروز به گونه ای که قرآن این کتاب آسمانی مسلمانان، امروز جزو یکی از ارکان سفره هفت سین است و نیز قرائت قرآن و بوسیدن آن در ساعات تحویل سال توسط یکایک اعضای خانواده و نیز قرار دادن پول در لای قران و دادن هدیه از سوی بزرگترها به اعضای کوچک تر خانواده از جمله آداب دینی نوروز است.
2. قرائت دعای تحویل سال « یا مقلب القلوب و الابصار و… » که معمولاً جنبه عمومی و همگانی دارد از دیگر آداب دینی نوروز است.
3. دادن لباس نو به مستمندان، توزیع غذا و … به فقرا و برگزاری جشن نیکوکاری در هنگام سال نو از دیگر آداب دینی نوروز باستانی است.
4. صله رحم و دید و بازدیدهای فامیلی و زدودن کدورت ها در روزهای سال نو نیز از دیگر آداب دینی است.
5. تقدم قائل شدن در دید و بازدیدها میان همسایگان و بزرگان فامیل و احترام خاص به آنان نیز از جمله آداب دینی نوروز است.
6. برگزاری مراسم ازدواج، ولیمه و… جشن هایی از این دست از دیگر آداب دینی نوروز است.
آداب و رسوم کرد ها | اعیاد اسلامی
از جمله اعیادی که در تمامی کشورهای اسلامی و نیز در کشورمان باشکوه هرچه تمام تر برگزار می شود، اعیاد اسلامی است. کردها برای رسوم و اعیاد مذهبی مانند عید قربان، عید غدیرخم، عیدفطر و به خصوص میلاد حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ارزش بسیاری قائلند ( ظهیری نژاد، 1379، 279 ). در دو عید فطر و قربان مردم با اقامه نماز مخصوص عید در حالی که لباس نو به تن دارند به دید و بازدید یکدیگر می روند. علاوه بر این، جشن عید مبعث پیامبراعظم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از شکوه ویژه ای برخوردار است. این جشن در ماه رجب که سراسر سرور و شادی است برگزار می شود. در این مراسم غذاهای نذری از جمله نوعی آش مخصوص طبخ می شود و در میان مردم تقسیم می گردد و همراه با آن مراسم ذکر دراویش و نواختن دف و خواندن اذکار مخصوص شامل مولودی خوانی، حمد و ستایش حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و نیایش به درگاه خداوند نیز اجرا می شود. البته مولودی خوانی در ماه های دیگر سال، نیز جز ماه های محرم و صفر برگزار می شود.
آداب و رسوم کرد ها | عید سعید فطر
شب و روز عید فطر در فرهنگ دینی از جمله شب ها و روزهای مبارک است و مردم ایران اسلامی با تأسی به سیره معصومین ( علیه السلام ) به انجام اعمال با آداب و تشریفات خاص در این ایام می پردازند و چون فرهنگ دینی با تار و پود زندگی مردم گره خورده، این آداب جزئی از فرهنگ مردم ایران شده است.
بسیاری از آداب و رسوم و آیین های عید فطر در گذشته و حال مشابه هستند: در جستجوی هلال ماه نو در غروب آخرین روز ماه مبارک رمضان در افق، خارج کردن فطریه از مال خود در شب عیدفطر، در مسجد بیتوته کردن، نماز، دعا و تکبیر خواندن، غسل کردن، رفتن به مصلی با سلام و صلوات و تکبیر، بر پایی نماز عید در بیرون از شهر یا مصلی زیر آسمان آبی به امامت روحانی منطقه تا افطار کردن با خرما و شیرینی، روبوسی و در آغوش گرفتن یکدیگر و تبریک گویی، زیارت اهل قبور، فاتحه خوانی، پخش خیرات برای اموات، مهمانی دادن و مهمانی رفتن، دیدار روحانیون، دادن فطریه به مستمندان، دلجویی از ایتام، دیدار از خانواده هایی که به تازگی عزیزی از دست داده اند و در آوردن پیراهن عزا از تن صاحبان عزا، پختن غذاهای نذری و تقسیم آن بین دوستان، همسایگان و اقوام، هدیه دادن به کودکان و نوجوانانی که به تازگی روزه گرفته اند، هدیه دادن عروس ها و دامادها به یکدیگر، خرید لباس نو برای کودکان و رفتن به دشت و طبیعت به اتفاق خانواده برای گذراندن فراغت. در همین چهارچوب آداب مردم مسلمان اهل سنت در شهرهای مختلف کردستان از جمله در شهر سنندج که در گذشته رواج داشته است عبارتند از:
– شروع خانه تکانی از حدود یک هفته مانده به عید؛
– خرید لباس نو؛
– تهیه هدایای مختلف برای دادن در روز عید؛
– حنا بستن دست توسط دختران و زنان؛
– خواندن نماز عید به جماعت در مسجد؛
– تهیه غذا و شیرینی مناسب برای روز عید فطر؛
– دید و بازدید عید؛
– رفع کدورت ها و بر پایی مراسم آشتی کنان؛
– بر پایی مراسم جشن و سرور.
علاوه بر این در زمان بر پایی نماز عید و به منظور تقدیر و تشکر از خدمات امام جماعت و خادم مسجد، از طرف همه نمازگزاران – هرکسی به وسع خویش- هدایایی برای این دو نفر در نظر گرفته می شود. از دیگر سنت های حسنه مردم کردستان در روز عیدفطر، زیارت اهل قبور و پخش نذورات و غذاهای محلی در این فضای معنوی در بین افراد حاضر در مزار افراد متوفی است که در این مکان ها بار دیگر افراد مستضعف و ایتام اطعام می شوند و با این عمل حسنه تمامی افراد با خوشحالی و خوشنودی روز عید را سپری می کنند. عیادت از بیماران، پخت غذاهای سنتی و شیرینی های محلی به مناسبت نخستین سالگرد فرد متوفای خانواده و توزیع آن در بین افراد مستمند از دیگر آداب و رسوم مردم مسلمان کرد در روز عید سعید فطر می باشد. به این ترتیب رمضان و عید آن، یکی از زمان های دینی است که هویت بخش مسلمانان است و مسلمین مناسک و اعمال دینی تقریباً مشابه در این زمان انجام می دهند. لذا در میان ایرانیان عنصر و عامل اتحادبخش و در میان مسلمانان انسجام بخش است ( حسنی فر، 1387، 61- 63 ).
آداب و رسوم کرد ها | عید قربان
عید قربان از جمله جشن های مذهبی در جهان اسلام است. این عید در ایران نیز به صورت عیدی مذهبی در نقاط مختلف این سرزمین با آداب و ویژگی های خاص هر منطقه برگزار می شود. با دقت در نحوه برگزاری این مراسم مشاهده می شود که اگرچه ممکن است مردم هر ناحیه آدابی بعضاً متفاوت در این خصوص داشته باشند، لیکن تمامی این مراسم در لایه های عمیق تر، شبیه یکدیگر و مطابق با آیین های دیرین و کهن برگزاری جشن قربان است ( همان ).
عید سعید قربان در میان مردم کُرد زبان دارای جایگاهی ویژه است. مردم کردستان از اول ذی الحجه بنابر سنت و سیره رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم ) روزه مستحبی نُه روز اول ماه ذی الحجه را به جای می آورند و در شب هشتم ذی الحجه و روز عرفه نیز در مساجد و تکایا برنامه های ویژه دینی همچون مولودی خوانی و تواشیح در مدح و ثنای رسول مکرم اسلام و ائمه اطهار ( علیه السلام ) قرائت می شود و علمای دینی این منطقه نیز در زمینه های مختلف شرعی و فقهی مسائلی را برای مسلمانان به ویژه در خصوص فلسفه عید سعید قربان و داستان زندگی حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) بیان می کنند.
با طلوع آفتاب زن و مرد، پیر و جوان راهی مسجد می شوند تا در نماز عید شرکت کنند و صدای « الله اکبر » در فضای شهر و روستا می پیچد. قربانی کردن و توزیع گوشت آن در میان همسایه ها اولین آیینی بود که با به گوش رسیدن دعای ویژه عید سعید قربان در شب قبل از آن آغاز می شد و هر خانواده ای بنا به توان مالی خود اقدام به قربانی کرده و گوشت آن را به صورت مساوی در بین همسایه ها به ویژه افراد محروم و بی بضاعت جامعه تقسیم می کرد. نکته جالب این بود که خود صاحب قربانی هم به همان اندازه از این گوشت بهره مند می شد.در این روز سنت های حسنه ای وجود دارد که در قالب این مراسم توسط مردم مسلمان منطقه اجرا می گردد.
یکی از سنت های حسنه این روز در مناطق مختلف کردستان عیادت همسایگان و نمازگزاران از یکدیگر به صورت دسته جمعی است. مردم کردستان با طلوع آفتاب، نماز عید سعید قربان را با شکوه و عظمت هرچه بیشتر به جای می آورند. پس از به جای آوردن نماز صبح، در مساجد مانده و با یکدیگر عیددیدنی می کنند.
کمک به همنوع و دستگیری از مستمندان یکی دیگر از سنت های حسنه مردم کردستان در اعیاد اسلامی است که این کمک ها به صورت گسترده و دسته جمعی از سوی نمازگزاران عید قربان در مساجد جمع آوری می شود و علاوه بر مستمندان محل، امام جماعت مسجد و خادم مسجد نیز کمک هایی را دریافت می کنند.
مهم ترین و تأثیرگذارترین بخش نذورات و کمک های عید سعید قربان در مراسم قربانی و توزیع قربانی ها در بین مستمندان به ثبت می رسد که مسلمانان این خطه از میهن اسلامی در شهرها و روستاهای مختلف در این روز با شور و شوق بسیار همه مستمندان و افراد بی بضاعت کردستانی را در جشن و سرور خود شریک می کنند.
از دیگر سنت های حسنه در این روز گرامی رفتن به خانه ی افراد داغدار است. بعد از اقامه نماز عید ماموستای روستا یا محله پیش قدم می شود و ضمن حضور در میان خانواده هایی که یکی از بستگان آن ها از عید گذشته تا این عید فوت شده اند، اظهار همدردی می کند. در گذشته، پس از بازدید از خانواده های داغدار، همه به صورت جمعی راهی آرامگاه ها می شدند و با قرائت فاتحه یاد عزیزان از دست رفته را گرامی می داشتند.
آداب و رسوم و کرد ها | میلاد پیامبر ( ص )
دوازدهم ربیع الاول به اعتقاد اهل سنت و هفدهم ربیع الاول به اعتقاد شیعیان روز میلاد حضرت خاتم الانبیا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می باشد. این اختلاف زمانی خود مصداقی از مصادیق بارز اتحاد ملی است. جشن میلاد از استان هایی که اهل سنت رقم قابل توجهی دارند شروع شده و سپس به کل کشور می رسد. در کردستان یکی از آداب بسیار زیبا مراسم مولودی خوانی است که در آن اشعاری در وصف و ثنای حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله و سلم ) خوانده می شود. در مجلس همه سکوت کرده و به مراسم توجه می کنند. قربانی کردن گوسفند و پذیرایی از مهمانان با غذا و شیرینی و نیز فرستادن شیرینی و غذای نذری به در منازل برای همسایگان در این روزها از دیگر رسومات رایج است. در زیر به قطعه ای از مولودی های کُردی در رثای رسول گرامی اسلام اشاره می شود:
مه جلسی فه رح به خشو و سفی ح زرته *** مه رهه ری ئه نوار فه یضو و ره حمه ته
ترجمه: مجلس فرح بخشی در وصف حضرت رسول است، مظهر انوار فیض و رحمت است.
وه ذکری سه لوات پاک له ئالایش *** به فه ضای مه جلس بده بده ین ئارایش
ترجمه: با ذکر صلوات پاک و بی آلایش، به فضای مجلس آرایش دهیم ( حسنی فر، 1387، 67 ).
آداب و رسوم و باورها
کردها مردمانی ایرانی تبار هستند که زبان، فرهنگ و آداب و سنن آنان در ارتباط و پیوند با دیگر مردمان در قلمرو زیست اقوام ایرانی است.
باورهای عمومی
باورهای مردمان کرد در استان های مختلف به میزان زیادی با باورهای سایر اقوام ایرانی یکسان و مشابه می باشد، به عنوان مثال در کرمانشاه برخی از این باورها به قرار زیر است:
– چنانچه استکان ها هنگام صرف چای ردیف شوند این نشان از رسیدن مهمان است.
– اگر برگ چای روی استکان چای قرار گیرد میهمان خواهد آمد.
-ریختن آب جوش بر روی زمین بدون گفتن بسم الله باعث از بین رفتن بچه های جن و انتقام جویی آنان خواهد شد.
– به هنگام نشستن، زانو به بغل گرفتن غم و اندوه به دنبال می آورد.
-خارش کف پا نشان از راه دور در پیش داشتن است.
-وقتی میهمان به خانه کسی بیاید روزی اش را هم با خودش می برد.
-جارو کردن در شب، تنگدستی به دنبال می آورد.
– در شب جارو نمی کنند و ناخن نمی گیرند.
-عطسه کردن را نشان خبر می دانند.
– عطسه را نشانه صبر می دانند.
– اگر شخصی به هنگام درآوردن کفشش، لنگه ای بر لنگه دیگر سوار شود، باورشان این است که برای آن شخص مسافرتی پیش خواهد آمد.
– اگر کف دست راست کسی بخارد پول به دستش می آید و بالعکس اگر کسی کف دست چپش بخارد پول از دست خواهد داد.
– اگر گوش راست کسی صدا کند، باورشان این است که از او به خوبی یاد می شود و چنانچه گوش چپش زنگ بزند می گویند کسانی مشغول بدگویی او هستند.
– هرگاه کسی بخواهد به سفر دور و درازی برود او را سه بار از زیر قرآن رد می کنند ( افشار سیستانی، 1371، 1364-1368 ).
آداب و رسوم و کرد ها | آداب و رسوم ماه رمضان
ماه رمضان که از راه می رسد، در کردستان ندای مرحبا مرحبا با آهنگ و وزن خاصی در محله ها به گوش می رسد؛ آوازی که فرارسیدن ماه برکت و رحمت را به مردم شهر خبر می دهد و جشن می گیرند. پیش از اذان مغرب مساجد و تکایای استان کردستان پر از صدای دعاهای مذهبی و اشعاری می شوند که نمازگزاران در مدح رسول گرامی اسلام می خوانند. در گذشته این اشعار مذهبی تا پانزدهم ماه رمضان به اوج خود می رسید، اما با گذشتن از نیمه ماه، آوازها کم کم تغییر لحن پیدا می کرده و لحن اندوه و حزن می گرفت. از این پس صحبت از فراق است و خداحافظی با ماه مبارک رمضان. در این شب ها اگر در کوچه های کردستان راه می رفتید، ندای الوداع الوداع گوشتان را پر می کرد، زیرا در پانزده روز اول ماه رمضان مؤذن قبل از وقت نماز عشاء بر پشت بام رفته و با نوای دلکش و آوازی خوش و ملکوتی حلول ماه مبارک رمضان را خوشامد می گفت: مرحبا مرحبا یا شهر رمضان/ مرحبا مرحبا یا شهر تسبیح و التهلیل و تلاوة القرآن مرحبا/ مرحبا مرحبا یا شهر الخیر و البرکة و الاحسان مرحبا، و از نیمه ماه به بعد نیز به جای مرحبا، الوداع می گوید.شب چله در تمامی کشورهای کشورمان تقریباً دارای رسومات مشترک است و شاید مهم ترین بخش از رسومات این شب که در تمامی شهرها و روستاها مشترک است، شب نشینی به همراه صرف میوه، آجیل مخصوص شب چله می باشد.
پاشیو
مانند سایر نقاط کشور و مطابق رسمی اسلامی با اعتقاد به استحباب رؤیت هلال ماه رمضان، روز آخر شعبان، هم وطنان کُرد برای رؤیت هلال به پشت بام خانه می روند. در گذشته بعد از رؤیت هلال ماه رمضان، سه یا چهار نفر با دهل و سرنا زدن با آمدن به مرکز شهر سنندج، نوای مخصوص فرارسیدن ماه مبارک رمضان را می نواختند و فرا رسیدن این ماه را به اطلاع عموم می رساندند. قبل از جنگ جهانی دوم و به دلیل نبودن وسایل کافی برای اطلاع رسانی، مردم با شلیک توپ توسط یک توپچی که فقط کارش در ماه مبارک رمضان بود، از آغاز ماه رمضان مطلع می شدند و شب ها به وقت سحر نیز با این صدا مردم برای صرف سحری از خواب بر می خاستند. پس از آن نیز این مأموریت به نیروهای ارتشی واگذار شد. بعد از شلیک توپ، آیین های پاشیو بود که هر روز موقع سحر در شهر بر پا می شد. در آن روزها که هنوز وسایل ارتباط جمعی گسترش پیدا نکرده بود، کردها همدیگر را با مراسم « پاشیو » از فرارسیدن زمان سحر آگاه می کردند. آن ها به پشت بام می رفتند و با گفتن پاشیو، وقت سحری خوردن را خبر می دادند و با پایان یافتن ماه مبارک رمضان و با حلول ماه شوال نیز سه گلوله توپ شلیک می شد و با صدای این توپ ها می توانستی این شعر را به وضوح بشنوی که:
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت *** صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
سفره افطاری
پنیر، شیر، عسل، گردوی تازه و انجیر از ملزومات سفره ی افطار کردی است. پس از آنکه روزه داران افطار خود را باز کردند، آش دوغ، ترخینه یا آش کردی و نان هایی مثل نان برساق و نان تاوه ای که توسط زنان کُرد تهیه می شود، سفره افطار را رنگین می کند. کولیره هم نوعی نان ویژه و محلی است که برای شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان تهیه می شود و بعد از پخت، بین همسایگان و اهالی محل تقسیم می گردد. خمیر این نان که از آرد، مغز گردو و مقداری روغن تهیه می شود از روز بیست و ششم ماه مبارک آماده شده و در روز بیست و هفتم رمضان آن را در تنور طبخ می کنند. عموماً خانواده های طبقه متوسط و بالا این نان را به مقدار زیادی تهیه کرده و میان مردم محل یا افراد نیازمند توزیع می کنند، به طوری که در روز بیست و ششم و بیست و هفتم ماه رمضان، تقریباً تمام خانواده های استان کردستان روزه شان را با کولیره و ماست باز می کنند. بعد از افطاری و خواندن نماز عشاء، خانواده هایی که دارای وسعت مالی هستند، تعداد زیادی کولیره را همراه با ماست به مسجد برده و در میان نمازگزاران توزیع می کنند. کردها بر اساس یک رسم دیرینه، کولیره های کوچکی می پزند و پنج یا شش عدد از این کولیره ها را به نخ می کشند و در انبار آرد یا برنجشان قرار می دهند، به این امید که خیر و برکت ماه رمضان به دارایی آن ها برسد. به این ترتیب، هر رشته کولیره یک سال در انبار کردها می ماند و سال بعد، با کولیره های جدید جایگزین می شود.
شب یلدا
شب چله در تمامی کشورهای کشورمان تقریباً دارای رسومات مشترک است و شاید مهم ترین بخش از رسومات این شب که در تمامی شهرها و روستاها مشترک است، شب نشینی به همراه صرف میوه، آجیل مخصوص شب چله می باشد. شب یلدا را در سنندج ( شه و چله ) می گویند. در ادبیات فارسی خصوصاً در غزل، زلف یار را به یلدا تشبیه می کنند که مانند شب سیاه، بلند و طولانی است. معمولاً و نه الزاماً در این شب در کوهستان های کردستان و شهرها و روستاها برف می بارید. اقوام نزدیک و پسران متأهل و دختران شوهرکرده در این شب میهمان خانه پدری یا بزرگ خاندان هستند که معمولاً پدر بزرگ است. این شب یکی از شب های پرنشاط برای خانواده و به ویژه کودکان است و این تجمع در خانه پدری یمن و شگون و احترام دارد.
در سنندج قدیم که یخچال و فریزر برای نگهداری از میوه جات وجود نداشت، مردم در منازل خود اقدام به درست کردن آونگ و یا در بند کشیدن انگور و امرودهای گوناگون و خربزه ترش می کردند. شب یلدا یا شب چله که تاریک ترین و درازترین شب سال است با خوردن دلمه، خربزه ترش، انگور، امرود، به ، انار و سیب به خوشی و شادمانی و چون شب وصال می گذشت. دو سنت قدیمی در سنندج مقام خود را حفظ کرده اند، یکی زولبیا و بامیه و پشمک در ماه مبارک رمضان و دیگری دلمه کلم در شب زمستان ( ایازی، 1371، 198-202 ).
در این شب یکی دیگر از رسومی که تقریباً در تمام مناطق کشورمان به اجرا درمی آید، فرستادن میوه و شیرینی تحت عنوان شب چله ای توسط خانواده هایی است که سال اول است که دختر به خانه شوهر فرستاده اند.در شهر سنندج یک خوانچه را با تمام سلیقه از انواع غذاها و میوه ها برای عروس می فرستند و این کار را ( شه و زمسانی ) می گویند. در این خوانچه علاوه بر دلمه کلم و برگ مو، چلو خورش و دیس های شیرینی، خربزه ترش، شربت های گوناگون که داخل تنگ می گذاشتند و یک ظرف ( ئادنگ ) یعنی انگوری که با خوشه از سقف آویزان می کردند، یک ظرف سیب سرخ، یک ظرف انار، یک ظرف گلابی، یک هندوانه و یک ظرف بزرگ تنقلات و غیره را می گذاشتند. در سنندج قدیم خانواده ها اگر در همسایگی، خانواده فقیری را سراغ داشتند، به خاطر اینکه فرزندان آن ها نیز بی نصیب نباشند، سهم آن ها را نیز در حد خودشان می فرستادند که این رسم هنوز هم وجود دارد. در این شب بیان احادیث اخلاقی و طرح حکمت ها و اندرزها از سوی بزرگ ترها و ریش سفیدان خانواده، شاهنامه خوانی، فال حافظ و طرح مشکلات و رسیدگی به حال افراد فامیل از جمله مهم ترین کارهایی است که مورد توجه قرار می گیرد.
مراسم ازدواج
ازدواج از سنت های حسنه ای است که در کشور ما به دلیل تأکیدات اسلامی و نیز اهمیت خانواده از جایگاه بالایی برخوردار است. ازدواج در مناطق مختلف کشور علی رغم وجود برخی تفاوت های مربوط به فرهنگ های محلی، در کل دارای نقاط اشتراک فراوانی می باشد.
مراسم ازدواج و عروسی در کرمانشاه نیز با تفاوت های بسیار کمی مانند سایر نقاط کشور می باشد: ابتدا خواستگاری و تعیین میزان مهریه، سپس بوسیدن دست پدر عروس توسط داماد و دیگر موارد مانند خرید بازار در روز عقدکنان، سپس انجام مراسم عقد توسط عاقد و دستیارش، ساییدن قند بر سر عروس و داماد، حلقه دست کردن توسط داماد و عروس، عسل به دهان یکدیگر گذاردن، دادن هدیه عقد توسط پدر و مادر داماد به عروس و صرف شام توسط میهمانان و سپس مراسم انتقال عروس به خانه داماد ( افشار سیستانی، 1371، 1386-1387 ).
در کردستان یکی از رسوم عروسی، شب نشینی هایی است که قبل از برگزاری جشن عروسی ترتیب داده می شود. سپس مقدمات ازدواج با مجلس خواستگاری و گفتگو بر سر مهریه و خرید طلا و لباس توسط داماد برای عروس و تعیین تاریخ عقد و عروسی آغاز می شود که در برخی مناطق روستایی اخذ شیربها توسط خانواده عروس نیز مرسوم است. پس از این مراسم شیرینی خوران برگزار می شود که طی آن با اعلام نامزدی رسمی دختر و پسر خطبه عقد نیز میان آن دو منعقد شده و مراسم عروسی به زمانی دیگر موکول می گردد. سرانجام با نزدیک شدن روز عروسی مجالس شب نشینی از سوی خانواده های دو طرف به طور جداگانه ای ترتیب می یابد که در آن از کلیه ی نزدیکان دو خانواده دعوت به عمل می آید.
در گذشته یک شب قبل از روز عروسی مراسم حنابندان اجرا می شد؛ بدین ترتیب که دختران جوان دو خانواده و دوستان عروس در یک مجلس خصوصی شبانه به دست های خود و عروس حنا می بستند که این خود یک نوع آرایش دست ها نیز به شمار می رفت. کردهای کردستان در مجالس شادی و به خصوص شب نشینی هایی که به مناسبت عروسی ها برپا می شود، با پوشیدن لباس های زیبا و تماشایی هماهنگ با نوای سازهای محلی کنار هم قرار گرفته و در حالی که با گرفتن دو سر یک دستمال، فاصله خود را حفظ می کنند، دایره وار به رقص محلی کردی که اصطلاحاً چوبی گفته می شود و ریتم های گوناگونی دارد می پردازند. هدایت حلقه ی پایکوبی و عوض کردن حرکات رقص محلی را شخصی که در ابتدای همه در طرف راست قرار دارد و دستمال بلندی را به شیوه های خاصی هماهنگ با حرکات پا به گردش درمی آورد بر عهده دارد که در لهجه ی محلی سرچوبی نامیده می شود. سرچوبی با ادامه ی رقص به نوبت به سایر افراد واگذار می شود که از تبحر بیشتری بر خوردارند. هنگام اجرای رقص، دیگر مهمانان نظاره گر هستند و هریک به فراخور حال خود سرچوبی را شاباش می کنند که معمولاً این کار با سپردن مبالغی اسکناس به دست نوازندگان و چرخاندن آن بر سر و شانه ی سر چوبی انجام می شود.
با پایان یافتن شب نشینی، روز عروسی فرا می رسد که در این روز نیز ضمن پایکوبی و دادن ناهار به میهمانان، نزدیک عصر داماد در حالی که تعدادی از میهمانان خصوصاً دختران و پسران جوان وی را همراهی می کنند به طرف خانه ی عروس حرکت می کند و پس از صرف چای و شیرینی و کسب اجازه از والدین عروس وی را به خانه خود می آورد. با پایان یافتن جشن عروسی و پس از یک هفته کلیه دعوت شدگان دو طرف به استثنای مردان و پسران در منزل داماد جمع می شوند و با برگزاری مراسم دیگری هدایای خود را که عمدتاً شامل پول نقد است به عروس و داماد می دهند. این هدایا که در اصطلاح محلی « هفته » گفته می شود با هدف کمک به تشکیل زندگی جدید زوج های جوان و جبران هزینه های عروسی ارائه می شود ( سعیدیان، 1388، 24-26 ).
در کنگاور نیز مراسم عروسی به سایر نقاط ایران شباهت دارد. پس از انجام مراسم خواستگاری، تاریخ عقد و عروسی تعیین می شود. از میهمان در دو وعده غذایی پذیرایی شده و شب قبل از عروسی مراسم حنابندان اجرا می گردد. شیربها توسط داماد به خانواده عروس پرداخت می شود ( افشار سیستانی، 1371، 1387 ). در ایل سنجابی نیز مراسم عروسی مانند مردم شهرنشین بوده و خواستگاری متداول است و نحوه عقد ثبتی می باشد ( همان، 1389 ). در کلهر نیز مراحل اجرای سنت ازدواج و رسوم آن با سایر اقوام ایرانی دارای اشتراکات زیادی می باشد:
نشان کردن: پسر، دختر دلخواه خود را انتخاب کرده و مادرش را آگاه می سازد. مادر برای دیدن دختر به خانه او می رود. اگر او هم بپسندد بدون اینکه سخنی بگوید به خانه خود باز می گردد و موضوع را با همسرش در میان می گذارد و پدر نیز با خواستگاری آن دختر برای پسرش موافقت می کند.
خوازمنی ( خواستگاری ): در یک روز خوش یمن پدر پسر به همراه چند نفر از بزرگان به خانه پدر دختر رفته و از او خواستگاری می کنند و در صورت موافقت پدر دختر با وصلت، همان جا گفتگو صورت گرفته و مقدار شیربها ( شیراوی ) و مهریه و پس از گفتگوی زیاد، روز نامزدی تعیین می شود. به هنگام خداحافظی و انجام تعارفات از سوی دو طرف، یکی از بزرگان خانواده داماد از وی می خواهد تا دست پدر دختر و بزرگان خانواده را ببوسد که به این عمل « دُس ماچ کردن » می گویند.
نامزدی ( دَزیورانی ): این مراسم را که دزیورانی یا دَزگیران نیز می گویند به این صورت اجرا می شود که ابتدا پدر پسر برنج، روغن، نان، گوسفند و… به خانه پدر دختر می فرستد تا ناهار طبخ شود. سپس پدر و مادر پسر به همراه چند نفر از اقوام خود برای شیرینی خوران و انجام مراسم نامزدی به خانه پدر دختر می روند و مادر پسر انگشتری طلا را به انگشت عروس ( براتوت ) می کند.
روباز کردن: چند روز پس از مراسم نامزدی، داماد برای روباز کردن به خانه عروس می رود. عروس نیز لیوانی شربت یا کاسه ای آب برای او می آورد و داماد با نوشیدن آن سکه ای طلا یا مبلغی پول به عنوان روباز کردن داخل لیوان یا کاسه می اندازد و پس از ساعتی از عروس و خانواده او خداحافظی می کند.
خرید عروسی و عقد کنان ( تَیارَک ): مانند سایر نقاط ایران در یک روز به شهر می روند و پس از خرید پوشاک عروس توسط خانواده داماد و لباس داماد توسط خانواده عروس، پدر یا برادر بزرگ داماد با پدر یا برادر بزرگ عروس به دفترخانه اسناد رسمی رفته و به وکالت از دختر و پسر آن ها را برای هم عقد می کنند. البته گاهی عروس و داماد نیز در محضر حاضر می شوند. پس از این مراسم روز عروسی تعیین می شود که معمولاً روزهای یکشنبه و پنجشنبه و گاهی هم سه شنبه می باشد.
حنابندان و به گرمابه بردن عروس: معمولاً یک روز پیش از عروسی، در روز شنبه، دوشنبه یا چهارشنبه، زنی بزرگ سال از بستگان داماد به نام پاخسو سوار بر اسب نر سفید به همراه لباس عروس و لوازم عروسی به خانه عروس رفته و فردای آن روز چند تن از زنان نزدیک عروس جمع شده و به اتفاق نوازندگان ساز و دهل به خانه عروس می روند. حاضران با آوای ساز و دهل می رقصند و شادی می کنند. در این هنگام پاخسو به دست و پای عروس حنا می بندد و ساعتی بعد سر و تن او را می شوید.
پاگشا ( پاوه و کِردِن ): پس از این مراسم، مراسم عروسی برگزار شده و عروس را به خانه داماد می برند و سه روز پس از آن مراسم پاگشا از طرف خانواده عروس در منزل داماد برگزار می شود. در این مراسم که زنان دو خانواده شرکت دارند ( بیشتر زنانی که در مراسم عروسی بوده اند ) پس از رقص و پایکوبی هدایای خود را اهدا می کنند. علاوه بر این یکی دیگر از رسوم بستگان داماد و عروس این است که به مرور زمان عروس و داماد را برای مراسم شام یا ناهار به منزل خود دعوت می کنند و مبلغی نیز پول یا کادو به عروس می دهند که به این مراسم نیز پاوه و کردن می گویند ( جعفربیگی، 1382، 150-170 ) و ( افشار سیستانی، 1371، 1389-1394 ).
آداب و رسوم کرد ها | زبان کردی
قوم کرد به زبان کردی صحبت میکنند. این زبان اشتراکات زیادی با زبان فارسی دارد و هر دو یک ریشه دارند. زبان کردی جزو زبانهای اصلی و قدیمی در ایران است و اکثر واژههای آن در ادبیات قوم ماد و ساسانیان وجود دارد. زبان کردی از لهجههای گوناگونی برخوردار است. گویشهای این زبان عبارت از گویش کرمانجی یا بادیانی، گویش سورانی، گویشهای لکی و کردی جنوبی هستند. این زبان همچنین به زبان بلوچی، تالشی و گیلکی نیز شباهت دارد. مجموعه این زبانها از جمله زبانهای شمال غرب هستند. از سوی دیگر، زبانهای لری و بختیاری نیز که جزو زبانهای جنوب غربی به شمار میروند، شباهتهایی با زبان کردی دارند.
گروهی از قوم کرد نیز در کشور ترکیه زندگی میکنند. در ترکیه قانونی وضع شد که بر طبق آن، صحبت به زبان کردی در این کشور ممنوع و غیرقانونی بود. این قانون تا سال ۱۹۹۱ میلادی در ترکیه رایج بود و مردم کرد تنها اجازه داشتند در خانه خود به زبان اصلی صحبت کنند. در بین کردها در گذشته، از اسامی کردی بیشتر استفاده میشد؛ اما با گذر زمان استفاده از نامهای فارسی برای کودکان از اسامی کردی پیشی گرفت.
لباس کردی
لباس کردی یکی از لباسهای محلی زیبا است که قوم کرد آن را میپوشند. لباس کردی در بین زنان و مردان، رنگهای مختلفی دارند؛ با این حال، تنوع رنگ لباس در لباسهای زنانه کردی بیشتر از لباسهای مردانه است. قدمت لباس کردی به روزهای گذشته تاریخ بازمیگردد. برخی بر این عقیدهاند که قدیمیترین لباسهای کردی را باید در نقشبرجستههای تخت جمشید جستجو کرد. لباسهای زنان و مردانه کرد از بخشهای مختلف تشکیل میشوند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
لباس مردانه کردی
«چوخه و رانک» یکی از بخشهای لباس مردانه کردی است که از ترکیب یک نیم تنه با یک شلوار تشکیل میشود. قسمت بالای این شلوار گشاد است و دمپای آن تنگ میشود. نیمتنه و شلوار معمولا از جنس کتان دوخته میشود. «سورانی» نوعی آستین دراز و شل بهشکل مثلث است که روی مچ دست بسته میشود. «شال» جزو زیباترین بخشهای لباس کردی محسوب میشود و به آن پشتوینه هم میگویند. این شال سه تا ۱۰ متر طول دارد و در قسمت کمر و روی لباس بسته میشود.
کلاه و دستار، شناسنامه و بخش اصلی لباسهای کردی هستند. مردان کلاه و دستار را روی سر خود میگذارند و آن را با ظرافت و زیبایی خاصی میبندند. «فرنجی»، روپوشی کردی از جنس پشم است که در فصل سرد و در مناطق کوهستانی استفاده میشود و در بخش شانهها حالتی تیز دارد.
«پوزانه» که ساقبند پشمی هم به آن میگویند، برای پیشگیری از سرمای زمستان استفاده میشود. از این لباس در فصل تابستان نیز برای جلوگیری از مارگزیدگی بهره میبرند. کلاش کفش کردی است که رنگی سفید دارد و آن را به شیوهای خاص میبافند. این کفش که بسیار ظریف بافته میشود، پا را خنک نگه میدارد و بهدلیل روزنههایی که دارد، مانع بو گرفتن پا میشود.
لباسهای زنانه قوم کرد
لباسهای زنانه کردی با طرح و رنگهای خاصی که دارند در بین گردشگران بسیار محبوب هستند. این لباسها جزو جذابترین لباسهای محلی ایران هستند. لباس زنانه کردی از جنس حریر، مخمل، تور و ساتن دوخته میشوند و برای تزیین آنها از سنگ، پولک، ملیله، منجوق و سرمهدوزی استفاده میکنند. لباس زنان کرد نیز مانند لباسهای مردانه از بخشهای مختلفی تشکیل میشوند:
«کلنجه» زیباترین بخش لباس زنانه کردی است. این لباس یک نیمتنه از جنس پارچه زری یا مخمل است که زنان روی پیراهنهای بلند خود میپوشند. در اورامان این لباس به «سوخمه» شهرت دارد. «کلکه» نیز روسری بلندی است که بهجای کلاه از آن استفاده میکنند و رشتههای آن ابریشمی سیاه و سفید هستند و با ملیلهدوزی آراسته شدهاند. پیراهنهای زنانه کردی را «کراس» میگویند. این پیراهن بلند و گشاد با پارچههایی گرانقیمت دوخته میشود.
«جافی» نوعی شلوار مردانه گشاد است که آن را زنان روستاهای کرد در منطقه و در هنگام کار میپوشند. پشتتند همان پشتتند مردانه است که زنان کرد رنگارنگ آن را استفاده میکنند. زنان پشتتند را به کمر میبندد تا لباس آنها کمی بالاتر بیاید و راحتتر بتوانند با آن رفت و آمد کنند.
«کلاو» نوعی کلاه استوانهای شکل و کوتاه است که با پارچه مخمل و به رنگهای سبز سیر یا گلی استفاده میشود. روی این کلاه با پولکهایی که به رنگ طلایی هستند تزیین میشود. لیرهایی از جنس طلا به این کلاه آویزان میکنند. این لیرها با عبور از زیر چانه و روی سر نگه داشته میشوند و دستمالی را روی آنها میبندند.
صنایع دستی و سوغات کردستان
کلاش بافی
اگر به کردستان بروید حتما به خرید صنایع دستی فکر خواهید کرد. یک وسیله دستساز با نامی جالب میبینید. کلاش بر خلاف اسمش گیوهای محلی و پایافزاری کردی است که از الیاف طبیعی بافته میشود و مهمترین صنایع دستی کردستان به حساب میآید. جالب است بدانید که کلاشهای کردستان نه تنها در ایران بلکه در جهان هم شناختهشده است و قدمتی ۸۰۰ ساله دارد.
شال بافی
اگر به تاریخچه صنایع دستی کردستان نگاه کنید میبینید، شالبافی از گذشتههای دور تا به حال در کردستان رواج داشته و برخلاف نامش جالب است بدانید که این شال نوعی پوشش مردانه است.
موج بافی
موج نوعی پارچه است که با استفاده از پشم گوسفندان بافته میشود و از آن برای تولید روانداز کرسی، سجاده و پتو استفاده میکنند. شما میتوانید با سفر به کردستان عشایری را ببینید که سالها است در رشته موج بافی فعالیت میکنند.
گلیم بافی
گلیمبافی، یکی از صنایع دستی زیبای کردستان و از اولین هنرهای فلات ایران است که شهرت جهانی دارد. اگر به گذشته سفر کنید میبینید که کردزبانها از گلیم برای کفپوش و تزئین خانه و یا یک زیرانداز گرم و قابل حمل استفاده میکردند. هنرمندان این حوزه برای تار گلیم از نخ پنبهای و برای پود آن از نخ پشمی دولای تابیده و الوان استفاده میکنند.
قالی کردستان
قالی یکی از مهمترین و زیباترین صنایع دستی کردستان است. مشهورترین قالیهای این منطقه متعلق به سنندج، بوکان و بیجار است که در طرحهای گوناگونی شکسته نظیر انواع هراتی، گل وکیلی، گل میرزاعلی، گل مینا و شاخ گوزن، میناخانی و… بافته میشوند.
نمدمالی
نمدمالی از صنایع دستی قدیمی کردستان با سابقهای ۳۰۰۰ ساله است و معمولا برای تهیه زیراندازهای مختلف بهکار میرود. برای تولید نمد عملی بهعنوان بافتن انجام نمیشود بلکه با ایجاد فشار، رطوبت و حرارت الیافها در هم میروند. مواد اولیه آن پشم حلاجی شده گوسفند، رنگهای طبیعی، آب و صابون است.
جاجیم بافی
جاجیم بافی از قدیمیترین صنایع دستی کردستان است. اگر به شهرهای این استان سفر کنید میتوانید وسایلی مثل زیرانداز و رویه کرسی را ببینید که در تولید آنها از بافت جاجیم استفاده شده است. جاجیم پارچهای ضخیم و بدون پرز است که به گلیم شباهت دارد و به صورت راهراه با نخهای پشمی، پنبهای، ابریشمی، کرک، رنگهای گیاهی و طرحهای ساده هندسی بافته میشود.
نازک کاری چوب
قدمت نازککاری چوب در استان کردستان به یک قرنونیم قبل برمیگردد. هنرمندان این رشته قطعههای چوب درختانی مثل گردو و سنجد را صیقل میدهند و با روکش کردن آن طرح و نقش زیبایشان را به نمایش درمیآورند. به احتمال زیاد شما محصولهای نازک کاری کردستان را بارها دیدهاید.
گیوه چاروق
همان طور که میدانید گیوه پا افزاری محلی است اما اینکه چرا گیوه بعد از گذشت سالها هنوز هم طرفداران خود را دارد باید بگوییم چون این محصول سبک، مقاوم، خنک، راحت و ارزان است و روستاییان و عشایر خودشان میتوانند آن را تولید کنند. گیوه چاروق یکی از معروفترین صنایع دستی کردستان است و رویهای از نخ پرگ و ریسمانهای پنبهای دارد و انتهای آن را با لتههای به هم فشرده و یا چرم در هم میکشند. گیوه چاروق برای فصلهای بهار تا پاییز بهترین انتخاب برای مردم سختکوشی است که برای کشاورزی و دامداری باید از راه های صعبالعبور بگذرند.
مشاهیر کرد
قوم کرد افراد مشهور بسیاری دارد که هر یک در زمینهای خاص توانستهاند توجه مخاطبان را به خود جلب کنند. این شخصیتها در زمینههای متنوع تاریخی، سیاسی، هنری و فرهنگی حضور داشتهاند و بهعنوان مشاهیر کرد شناخته میشوند. در اینجا مجالی برای پرداختن به تمامی مشاهیر کرد نیست و ما به معرفی چند تن از مشهورترین آنها بسنده میکنیم.
صلاحالدین ایوبی
صلاحالدین ایوبی با القاب ابوالمظفر و الملکالناصر نیز شهرت دارد. او بنیانگذار سلسله ایوبیان در دمشق و مصر بود. صلاحالدین ابتدا حکومت خود را در دمشق بنیان گذاشت و سپس در مصر به ملک ناصر شهرت یافت. صلاحالدین ایوبی از فرماندهان بزرگ سده ششم هجری قمری و فاتح سرزمینهای شام، مصر، شمال عراق، حجاز و یمن بود. صلاحالدین ایوبی از نژاد کرد بود و دلاوریهای بسیار داشت، او صلیبیان را در نبرد حطین شکست داد و بر اکثر شهرهایی که در اشغال صلیبیان بودند، مسلط شد. فتوحات او سبب آغاز جنگ صلیبی جدیدی شد که شاهان فرانسه، آلمان و انگلیس آن را هدایت میکردند. صلاحالدین ایوبی در سومین جنگ خود با ریچارد شیردل، شاه انگلستان با او صلح کرد و ۶ سال بعد از آن درگذشت. او را در مسجد اموی دمشق به خاک سپردند.
شهرام ناظری
شهرام ناظری خواننده و موسیقیدان معروف ایرانی بود که به شوالیه آواز ایران شهرت داشت. مجمع انجمن آسیا او را هنرمند برتر این قاره و مجله نیویورک تایمز عنوان «بلبل فارسی» را به او دادند. شهرام ناظری از دهه ۵۰ در ایران بهعنوان هنرمندی معروف شناخته شد. او ابتدا آلبومهای خود را بهصورت مشترک با استاد محمدرضا شجریان و با مضامین حماسی و آزادیخواهی منتشر کرد.
شهرام ناظری در دهه ۶۰ به مضامین عرفانی روی آورد و شروع به خواندن قطعههایی از مولانا کرد. او با انتشار آلبوم صد برگ، به محبوبیت زیادی دست یافت. در دهه هفتاد با کمک پسر عموی خود، آثار جدیدی را با ساز تنبور خلق کرد و با تصنیف مهتابرو به شهرت قابل ملاحظهای دست یافت. مهمترین آثار شهرام ناظری که تقریبا همه مردم با آن آشنایی دارند عبارتاند از گل صد برگ، آتش در نیستان، کاروان شهید، اندک اندک و مهتابرو. برخی آثار شهرام ناظری نیز به زبان کردی است که مشهورترین آنها آثار کردی کرمانشاهی او هستند، تصنیف کابوکی، شیرین شیرین و واران وارانه، نمونههایی از آثار کردی ناظری هستند.
دکتر مظفر پرتوماه
دکتر مظفر پرتوماه، فیزیکدان و دانشمند اهل سنندج بود. او از استادان نخستین ایرانی است که در رشته فیزیک هستهای تحقیق میکرد. دکتر مظفر بهمدت ۳۰ سال پژوهشگر سازمان ناسا بود. او در یکی از روستاهای سنندج متولد شد و در سنندج تحصیل کرد. پرتوماه برای تکمیل تحصیلات خود راهی آمریکا شد و موفق به اخذ مدرک دکتری رشته فیزیک هستهای در این کشور شد. دکتر پرتوماه بعد از آن به سازمان ناسا پیوست و تحقیقات خود را در این سازمان ادامه داد. دکتر پرتوماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی سمت مشاور استاندار کردستان بود. او بهدلیل اعتقادات خاصی که داشت بعد از مدتی از سازمان ناسا کنار گذاشته شد.آداب و رسوم کرد ها
آخرین دیدگاهها