یکی از برجستهترین صنایع دستی و خانگی در ایران، بخصوص در مناطق بوشهر، شیراز و خراسان، گبه بافی بوده که امروزه در سراسر نقاط دنیا طرفداران بیشماری را به خود جلب کرده است. گبه یا گلیم خرسک، در واقع یک فرش سنتی دستبافت است که از بهترین زیراندازهای دستباف ایرانی شناخته میشود.
سایت سلام در ادامه این پست، قصد دارد که این صنعت بینظیر را، بیشتر معرفی کند. پس اگر شما نیز به صنایع دستی ایران، روند تولید آنها علاقه داشته یا دوست دارید این هنر را بیشتر بشناسید با ما همراه باشید.
گبه بافی چیست؟
واژه گبه به معنای «ضخیم» و «زمخت» است که به ماهیت این فرش اشاره میکند. گبه که بخشی از سرمایه اصلی ایران محسوب میشود، در واقع از جنس همان قالی است. خصوصیاتی منجمله استفاده از الیاف مرغوب، طرحهای جذاب و چشمنواز با رنگبندی دلچسب و اندازههای متناسب، گبه را از قالی متمایز میکند.
تفاوت گبه با قالی
تفاوتهای گبه با قالی، در اندازه (متغیر از 1.5 تا 4.5 متر)، طول بلندتر ساقه پرز (حدوداً سه سانتیمتر) و نرمی خاصی که حاصل از تعداد بیشتر پود در آن است، نمایان میشود. در مقالهای دیگر و به طور مفصل از شغل قالی بافی و مراحل و روند درآمدزایی از آن نیز سخن گفتیم.
گبه در چه مناطقی بافته میشود؟
از پیشگامان هنر گبهبافی در ایران استان فارس است. این استان، از مهم و بزرگترین مناطق ایلنشینی در گذشته بوده و قدمت گبه بافی آن 150 سال است. ایلنشیان استان فارس شامل ایلات قشقایی، ممسنی، خمسه و بختیاری به این هنر اشتغال داشتند و گبههای بافت ترکان قشقایی از بهترینهای گبه بافیهای موجود در بازار است و در خارج از کشور نیز از اعتبار بینظیری برخوردار است.
بطور کلی این هنر، عمدتاً در مناطق روستایی بافته میشود و هنر دست عشایر محسوب میشود. مراکز اصلی تولید گبه در جنوب و مرکز کشور است. از دیگر مراکز مهم گبه بافی ایران میتوان به دوگنبدان، چشمه بلقیس، باشت، ده علیا و ده سفلی علیا اشاره کرد. اما جهانیترین نمونههای این هنر را میتوانیم گبه بافی در شیراز و گبه بافی در بوشهر بدانیم.
مراحل بافت گبه ایرانی
اگر شما هم به روند بافت و تولید گبه علاقه دارید، در ادامه این مراحل با به ترتیب برایتان توضیح خواهیم داد.
مرحلهی اول: تفکیک پشم مورد نیاز برای بافت گبه
تفکیک پشم در بافت گبه که به وسیلهی پشم خود رنگ با موی بز انجام میشود، اهمیت بسیار زیادی دارد و میتوان گفت که در واقع اولین مرحلهی گبه بافی است.
در طی این امر، گبهبافان ابتدا پشم تهیهشده از دامهای خود (یا خریداری شده از سایر دامپروران، دامداران و عشایر در صورتی که خود خانواده فاقد دام باشد) را به نسبت نوع رنگی که دارند، کاملاً تفکیک میکنند.
مرحلهی دوم: ریسیدن پشمها
زنان و دختران، پس از شستشوی این پشمها، آنها را به وسیله دوکهای قابل حمل کوچک، ریسیده و میتابند. پشمها در ابتدا به همان رنگ طبیعی پشم حیوانات، همچون مشکی، سفید، قهوهای و شیری بودند. با گذر زمان، کوچ عشایر به شناخت رنگدانههای گیاهان و رنگهای گیاهی منجر شد و گبه از مصرف شخصی عشایر به مصرف شهرنشینان نیز در آمد.
مرحلهی سوم: انجام گبه بافی
از آن زمان به بعد، گبه با رنگهای متنوع گیاهی و طبیعی که هرکدام نشانه و نماد چیزی بود، رنگ و بافته میشد. گاهی برای تهیه رنگ گبه، موهای بزهای عدنی و پاکستانی که از تنوع رنگ بینظیری برخوردار بودند را با پشم گوسفند مخلوط کرده و جهت دوخت سجافها یا به عنوان تار، مورد استفاده قرار میدادند.
زمینه گبههای مختلف تولیدشده در اکثر مناطق ایران، اغلب دارای رنگهای روشن همچون سفید، شیری و یا کرم با نقوش تیره مشکی، قهوهای و حنایی است.
تقسیمبندی گبه بافی بر اساس رنگ:
سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی به صورت مثلث فرضی نمایش داده میشود. از ترکیب این سه رنگ به صورت دو به دو، رنگهای فرعی به وجود میآید. سه رنگ نامبرده از هفت رنگ حاصله با توجه به طیف نور خورشید، جزء رنگهای اصلی بوده و حد فاصل هر رنگ اصلی تا رنگ اصلی دیگر، رنگهای ثانویه یا فرعی نامیده میشود.
رنگآمیزی گبهها به استثنای معدودی از آنها، کاملاً گیاهی و طبیعی است. بهرهگیری از رنگهای گیاهی و رنگرزی سنتی، به صنایع دستی اعتباری ویژه میبخشد. هرکدام از رنگهای مورد استفاده در گبه، نماد و نشانه چیزی بوده که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است:
رنگهای مورد استفاده در گبه عبارتاند از:
زرد |
|
|
آبی | رنگی آرام و درونگرا، به معنای ایمان و سمبل جاودانی است. نشانه پاکی و زلالی آسمان بوده و بیننده را به درون خود میکشد. رنگی سرد است که آرامش را برای مخاطب تداعی میکند. | |
قرمز | این رنگ برخلاف آبی، رنگی گرم و برونگرا است. قرمز، نماد قوت و نیرو، توان و فعالیت قلب است. رنگی که نماد حق، پیکار و شهادت است و همچنین از آن به عنوان سمبل حیات و مبین شورش و هیجان یاد میشود. | |
سبز | رنگی سرد و نماد اعتدال که آرامش را تداعی میکند. این رنگ، رنگ تفکر، صلح و طبیعت است. | |
نارنجی | رنگی گرم است و نماد جوانی، سرور و جشن خوانده میشود. | |
بنفش | بنفش نماد بیخبری، ظلم، دشواری و بیاختیاری است. این رنگ که در سطح وسیع، ترس را نشان میدهد؛ رنگی مرموز و برانگیزکننده احساسات است. | |
مشکی | رنگ مشکی نشانه مرگ و میر است و زمانی که در گبه از این رنگ استفاده میشود، به این معناست که بافنده کسی از اطرافیان و اقوام خود را از دست داده است. | |
سفید |
اندازه گبه
گبههای بافتهشده توسط عشایر و ایلات، به سبب مصارف شخصی، تابع هیچگونه استاندارد مشخص و خاصی نبودند. طول و عرض آن را خود بافنده به دلخواه یا با توجه به ابعاد چادر عشایر تعیین میکرد.
اکنون گبه در اندازههای مختلف و با توجه به دلخواه مشتری بافته میشود. آن هم با توجه ویژه به اینکه این فرش وارد خانههای شهرنشینان نیز شده و همانند دیگر فرشها مورد استفاده قرار میگیرد.
طرح گبه
گبهها در اوایل، با توجه به اینکه برای نیاز و مصارف شخصی به کار میرفتند، ساده و بدون نقش ساخته میشدند. منبع الهام بافندگان، محیط و طبیعت اطراف بوده و اغلب طرحهای ذهنی خود را روی گبه به کار میگرفتند. اما میتوان گفت که بطور کلی نقش اصلی گبههای ایرانی را یک مستطیل و یک ردیف لوزی در وسط آن تشکیل میدهد که رئوس هر یک از لوزیها به رئوس لوزیهای دیگر متصل بوده و در اصطلاح محلی «کم» نامیده میشود.
به علاوه، استفاده از نقوش بته جقه و گلهای مختلف به طرق هندسی نیز در گبههای تولیدی نقش خاصی دارد. بطورکلی میتوان گونهای نقشپردازی سنتی که طی سالها پرورش یافته و همچنین نگارههای پرندگان و حیوانات و صور هندسی را وجه مشترک گبههای ایرانی دانست.
بافندگان به مرور زمان و با رفته رفته تجاری شدن این هنر به ایجاد طرحهای متنوعی دست زدند. آنها از عواملی همچون طبیعت، امید و آرزوهایشان الهام گرفتند. در ادامه، مهمترین طرحهای گبه آورده شده است:
انواع طرح به کار رفته در گبه بافی
شیر | تنها نقش مشترک میان بافندگان مناطق مختلف و مهمترین نقشی که در میان عشایر بافته شده است، طرح شیر است. |
خشتی/قابیشکل | یکی از کاربردیترین طرحهای گبه بافی ، نقش خشتی یا قابیشکل است که رواج آن بیشتر در بین بافندگان فارس و بختیاری بوده است. اساس این طرح، متشکل از قابهایی منظم است هر یک از این قابها با قابهای دیگر، طرحی به صورت جداگانه میسازد. نقوش به کار رفته در این قابها شامل طرحهای هندسی، خاتمکاری، طرح درخت گل و مرغ و نقشهای ستارهای بوده که زینتبخش قابها هستند. |
حوض گبه | در این طرح، نقش ترنجی در وسط کار آمده که درواقع تداعیگر یک گل است و اطراف آن غنچه و گلهای دیگر نیز گسترش یافته است. |
گل گبه | نقش گل رز بافتهشده در گبه، به طرح «گل گبه» معروف است. |
ایلاتی | منشا الهام طرح ایلاتی، طبیعت محل زندگی عشایر بوده که از لحاظ ظاهری، اغلب در میان قابهای لوزیشکل، دایره، مربع و مستطیل قرار داشته و هر کدام از این قابها با طرحهای اصیل ایرانی تزئین شدهاند. |
درخت | درخت در میان انسانها، خصوصاً ایرانیها، جایگاه مهمی دارد و از میان آنها، درخت سرو با نماد شادی و بید مجنون به عنوان نمادی از غم و اندوه، بیشترین کاربرد را داشته است. |
راهراه | بافندگان از این طرح که اغلب به صورت راههایی به شکل عمودی و اریب و یا گاهی افقی است، به شیوههای متفاوتی استفاده میکنند. |
لوازم و ابزار لازم برای آموزش گبه بافی:
«دار» اصلیترین و نخستین وسیله مورد نیاز برای بافت گبه توسط بافندگان بوده که معمولاً از جنس چوب یا فلز است. این دارها در ابعاد و اندازههای متفاوت و گوناگونی وجود دارند که برای شروع کار بافندگان، به صورت افقی بر روی زمین قرار میگیرند. خود دار مشتمل از ابزاری از جمله چاقو، قیچی و شانه است.
از آنجا که عشایریها برای بافت گبه اغلب بدون نقشه جلو میروند، قالیچهای به نام «دستور» وجود دارد که عمل بافت گبه را با آن آغاز میکنند.
بافندگان در هنگام بافت این صنعت دستی فوقالعاده، از ترکیبات رنگی متفاوت استفاده میکنند که این امر سبب میشود هر گبه با نسخههای پیشین خود، تفاوت قابل توجهی داشته باشد. بطوری که پیدا کردن دو گبه کاملاً شبیه به هم، عملاً غیر ممکن است.
از نخ پنبهای مخلوط با موی بز برای تار گبه و برای پود آن، از پشم گوسفند استفاده میشود. پشم فارس مرغوبترین نوع پشم جهت بافت انواع قالی و همچنین گبه است. در هر رج از ساختار درشت گبه، تعداد سه تا هشت نخ پود و در انواع ریزتر آن، حدوداً چهارده نخ پود استفاده میشود.
تفاوت گبه مدرن و قدیمی در چیست؟
گبههایی که در قدیم بافته میشدند، خود رنگ بودند. به این معنا که پشم گوسفندان بدون تغییر رنگ به کار گرفته میشد. بافنده بنا به روحیه خود، این پشمها که اغلب به رنگهای طبیعی سفید، سیاه و خاکستری بودند را در بافت گبه خود به کار میگرفت.
به مرور زمان استفاده از رنگهای طبیعی و گیاهی برای بافت گبههایی با تنوع رنگی بیشتر رواج پیدا کرد. با به عمل آمدن استقبال خریداران از این گبههای رنگین، بافندگان برای سرعت بخشیدن به کار، رنگهای شیمیایی را جایگزین کردند. علاوه بر این تغییر رنگ، ماشین ریسندگی نیز جای پشمریسی دستی را گرفت.
روش نگهداری از گبه را میدانید؟
نگهداری گبه مستلزم دقت و توجهای ویژه است. از عوامل آسیب گبه، رطوبت، بیدزدگی و آتش است. احتمالاً میدانید که یکی از آفتهای گبه، بید به شمار میآید. یکی از موثرترین اقداماتی که برای جلوگیری از بیدزدگی گبه انجام میشود، قرار دادن آن در معرض هوای آزاد و دور کردن آن از محیط تیره، تاریک و مرطوب است.
علاوه بر این، نباید گبه را در معرض نور مستقیم خورشید قرار داد، چرا که باعث رنگپریدگی آن میشود. استفاده از نفتالین و کافور برای مبارزه با آفت و بید توصیه شده و برای ضد بید کردن گبه میتوان از اسپریهای حشرهکش و محلول کافور استفاده کرد.
برای پاک کردن لکهی روی گبه، بهتر است از ساپوتینها و گل سرشوی استفاده کرد. چرا که این نوع پاککنندهها از بهترین پاککنندگان سنتی به شمار میآیند و در عین حال، اثر نامطلوبی نیز بر روی گبه به جای نمیگذارند.
سخن پایانی:
فروشندگان در گذشته از ارزش این زیراندازهای ساده و زیبا که خلقشان اغلب در خانه انجام میشود و هرکدام نمایش منحصر به فرد و باشکوهی از هنر بافندگان است، غافل بودند. در طی پانزده سال گذشته بود که به این هنر علاقهای خاص ابراز شد. اکنون هنر گبهبافی، بیش از پیش به عنوان هنری زیبا و جذاب شناخته میشود.
چه خوب است که ما با هنرهای سرزمینمان آشنا بوده و با مطالعه و تحقیق درباره این قبیل صنایع، از آنها حمایت کرده و زنده نگهشان داریم.
آخرین دیدگاهها