معماری یکی از خلاقترین هنرها و بخش مهمی از هویت هر سرزمین است. با دیدن آثار معماری، مجموعهای از ارزشهای عمیق و غنی فرهنگی و هنری ملتها آشکار میشود؛ برای مثال، طاق، چهارایوانی و حیاط مرکزی عناصر معنادار معماری ایرانی هستند. معماری ایرانی متاثر از مبانی فلسفی و فرهنگی است و کاری جمعی بهحساب میآید؛ زیرا یک اثر معماری هیچوقت بهدست یکنفر شکل نمیگیرد؛ بلکه حاصل کار دهها، صدها یا هزاران نفر برای شکل دادن به یک بنا است.
معماری نشاندهنده نوع نگرش مردم یک کشور به دنیای پیرامون خود است؛ برای همین، معماری بسیار فراتر از ساختن بناها و پایه و اساس زندگی تلقی میشود. بسیاری از جاهای دیدنی ایران از جمله شاهکارهای بینظیر معماری محسوب میشوند.
ویدئو هنر معماری ایران
معماری ایرانی چیست؟
معماری ایرانی در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است و ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و تزیینات گوناگون در عین سادگی نشانه شکوه آن هستند.
برخی از پژوهشگران معماری، جایگاه مثبت فضا یا بهعبارتی «فضا محوری» معماری ایرانی را در برابر «حجمانگاری» بهعنوان مهمترین خصیصه معماری ایرانی بهحساب میآورند. در معماری ایرانی، علاوه بر خصوصیاتی چون تناسب و زیبایی سردرها و گنبدها و ایوانها به کارگیری منطق ریاضی و عرفانی هم به چشم میخورد.
خصوصیات معماری ایرانی بهطور کلی شامل درونگرایی، پرهیز از بیهودگی، مردم محوری، خودبسندگی و مصالحشناسی است. در ادامه به تشریح و توصیف معماری ایرانی میپردازیم.
درونگرایی
باورهای مردم ایران نسبت به زندگی شخصی و حرمت آن، معماری ایرانی را درونگرا ساخته است. معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا میکردند و تنها یک هشتی این دو بخش را به هم پیوند میداد.
خانههای درونگرا در اقلیم گرم و خشک، همچون بهشتی در دل کویر هستند. فضای درونگرا از هر سو رو به درون است و بخش بیرونی، آذینهای بیشتری نسبت به اندرونی دارد. معماران حتی در ساختمانهای برونگرا، مانند کوشک میان باغها نیز درونگرایی را حفظ کردند. کوشکها ساختمانهایی برونگرا بهحساب میآمدند که گرداگرد آنها باز بود و از هر سو به بیرون باز میشدند.
ویژگی غیرقابلانکار آثار معماری و بناهایی مانند خانه، مسجد، مدرسه، کاروانسرا و حمام، خصوصیت درونگرایانه آنها است؛ شاخصهای که ریشهای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی- فلسفی ایرانی دارد. درونگرایی و حفظ حریم خصوصی در معماری برای رسیدن به اصل خویش و یافتن آرامش در درون است. بهطور کلی و بر اساس تفکر شرقی، در سرزمینهای اسلامی جوهر فضا در باطن متجلی میشود و حیاط درونی، به وجود آورنده این اصل است.
پرهیز از بیهودگی
در معماری ایرانی از کار بیهوده در ساختوساز پرهیز میشود. برای همین معماران ایرانی از اسراف دوری میکردند. این اصل هم پیش از اسلام و هم پس از اسلام رعایت شده است.
مردم محوری
مردم محوری بهمعنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامها و نیازهای انسان است. معماری در ایران، هنری وابسته به زندگی محسوب میشود؛ بنابراین پهنای اتاق خواب بهاندازه یک بستر است و بلندی طاقچه بهاندازهای که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد؛ از طرفی تالار که مخصوص مهمان است بهاندازهای ساخته میشود که شایسته پذیرایی باشد.
خودبسندگی
معماران ایرانی ساختمایه یا مصالح مورد نیاز خود را از نزدیکترین مکان بهدست میآوردند؛ بهگونهای که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و به اصطلاح «خودبسنده» باشد. به این ترتیب کار ساخت با شتاب بیشتری انجام میشد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود «سازگار» بود.
معماران ایرانی بر این باور بودند که مصالح باید «بوم آورد»، «ایدری» یا بهعبارت سادهتر اینجایی باشد. در واقع مصالح باید محصول همانجایی باشد که ساختمان ساخته میشود. برای همین معماران ایرانی تا جای ممکن از امکانات محلی بهره میگرفتند.
مصالح شناسی
واژه «نیارش» در معماری قدیمی ایران بسیار بهکار رفته است. نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و ساختمایه (مصالحشناسی) گفته میشود.
معماران قدیمی به نیارش ساختمان بسیار توجه میکردند؛ زیرا که آن را از زیبایی جدا نمیدانستند. «پیمون»، اندازههای خرد و یکسانی بود که در هرجا در خور نیازی که بدان بود به کار گرفته میشد. پیروی از پیمون، هرگونه نگرانی معمار را درباره نااستواری یا نازیبایی ساختمان از میان میبرد؛ چنانکه یک گلکار نه چندان چیرهدست در روستایی دور افتاده میتوانست با بهکار بردن آن، پوشش گنبدی را بهشکل معماری کار آزموده انجام دهد.
معماری ایرانی – تاریخچه معماری ایرانی
معماری ایرانی در طی تاریخ خود همیشه همراه با اصالت طرح و سادگی توام با پیاده سازی اصول معماری ایرانی بوده و فراز و نشیب بسیاری را طی کرده است، اما همواره با طبیعت دارای کنش و واکنش مسالمت آمیزی بوده و متناسب با نیازهای هر دوره دستاوردهای مثبتی در ارتباط با طبیعت داشته است؛ معماری سنتی ایران در تمامی گستره و شهرها به ویژه روستاها و آثار قدیمی و باستانی همچون کتاب زنده، اما فرسودهای از تاریخ معماری ایرانی است.
خوب است بدانید سیر تکاملی معماری ایرانی ریشه در حوادث تاریخی و همچنین طبیعت اقلیمی ما دارد، فرهنگهای فاتحین و مغلوبین که به ایران وارد شد نیز سهم بسزایی در فرهنگ معماری این مرز و بوم داشته و انعکاس زیبایی از آداب و رسوم، مراسم مذهبی، روحیه و اخلاقیات، اندیشه و عقیده نسلها در معماری ایرانی وجود دارد.
معماری ایران – معماری سنتی ایران
قدمت معماری سنتی ایران به حدود هزاره هفتم پیش از میلاد بازمی گردد و طی گذشت سالهای متمادی دست خوش تغییرات بسیار زیادی شده تا اینکه به شکل کنونی رشد پیدا کرده است، معماری سنتی ایران، تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است؛ در معماری سنتی برخی ویژگی ها توسط معماران و سازندگان، بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد به عنوان مثال تعهد به حفظ پیوند با سبک های پیشین معماری ساختمان، استفاده مجدد از مصالح یا طراحی خانهها و ساختمان هایی که با طرح ساختمانها در منطقه سازگار و یکپارچه است.
رعایت این موارد باعث شده است تا حس یکپارچگی و پیوستگی خاصی با گذشته برقرار شود و حس خوب و خوشایند ظاهر سنتی حفظ و حس وحدت برای ساکنان محله فراهم شود که این خود امر مهمی است؛ در سبک معماری سنتی ایران، توجه بیشتر دربارهی مصالح کاربردی در ساختمان و چگونگی عملکرد آن هاست. سبک سنتی روشی است که زمان گذشته را دربر گرفته وهمچنان به سوی جلو با موفقیت پیش میرود.
ویژگی های معماری سنتی ایرانی، که آن را از سایر هنرهای دیگر متمایز می کند این است که به شیوه اصولی ساخته می شود و درساخت ان از محاسبات دقیق و کاربردی قبل از ساخت و به هنگام طراحی، اهمیت ویژه در رعایت اصولی فنی و حرفه ای درکار، ساخت ایوان ها و ستون های مقاوم ، عطف به درون و رواق هایی بسیار زیبا استفاده شده است.
سازه تخت جمشید به عنوان یکی از بارزترین نمونه های باشکوه معماری ایرانی است. این بنای شگفت انگیز و با عظمت با زیبایی چشم نواز خود تمامی عناصر معماری ایرانی را در نهاد خود جای داده است و جلوه زیبایی را از تکرار ستون ها، شبستان ها، ایوان ها و نقوش برجسته با تکیه بر اصول معماری ایرانی و اصالت این مرزو بوم از خود به یادگار گذاشته است.
تزئینات در معماری ایرانی جایگاه ویژه ای دارد و می توان ادعا کرد جزء جدایی ناپذیری از معماری ایرانی است در آجرکاری، کاشی کاری، گچبری و آینه کاری ، شاهد تزئیناتی چشم نواز هستیم که فضای معماری سنتی ایران را آکنده از زیبایی معنوی می سازد و این خود زیبایی ظاهری را با خود همگام می سازد.
ویژگی های معماری ایرانی :
در معماری ایرانی عموما تاثیرات مذهبی و دینی به چشم می خورد .
معماری ایرانی بر استحکام و مقاومت و رعایت اصول سازه تاکید فوق العاده داشته است .
نماسازی و تزئینات در معماری ایرانی از جایگاه خاصی برخوردار بوده است .
در معماری ایرانی استفاده از مصالح بومی و خصوصیات اقلیمی همیشه مد نظر قرار میگرفته .
نور و روشنایی در معماری ایرانی جایگاه ویژه ای داشته است .
شیوه های معماری ایرانی :
گروهی شیوه های معماری ایران را به پنج دوره و گروه دیگری به شش دوره تقسیم بندی میکنند .
گروه اول : معماری را بر اساس سلسله های حکومتی تقسیم میکنند .
معماری پیش از دوران هخامنشی
معماری دوران هخامنشی
معماری دوران ساسانیان
معماری ادوار اسلامی تا اواسط دوران قاجاریه
معماری نوین ( ۱۰۰ سال اخیر )
گروه دوم : معماری را بر اساس شیوه های منطقه ای تقسیم بندی کرده اند .
معماری شیوه پارسی
معماری شیوه پارتی
معماری شیوه خراسانی
معماری شیوه رازی
معماری شیوه اذری
معماری شیوه اصفهانی
اصول معماری ایرانی
از نگاه استاد پیرنیا، هنر و معماری ایران دارای چند اصل است که به خوبی در نمونه های این هنر نمایان است. این اصول عبارت اند از: مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خود بسندگی و درونگرایی.
مردم واری: به معنی رعایت تناسب میان ساختمان با اندام های انسان برای مثال در و پنجره، تاقچه و پستویی که برای انبار رختخواب بکار می رفته همگی اندازه های مناسب داشتند.
پرهیز از بیهودگی: در معماری ایران از کار بیهوده و اسراف در ساختمان سازی پرهیز می کردند. در واقع تمام نگارگری ها در ساختمان با دلیل انجام می شده است؛ برای مثال اگر در اُرسی و پنجره با چوب و یا گچ و شیشه های رنگین گره سازی می کردند برای این است که در برابر آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد.
نیارش: نقش ایستایی، فن ساختمان و ساختمایه(مصالح) شناسی گفته می شود.
خود بسندگی: معماران ایرانی تلاش می کردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها بدست آورند؛ به این دلیل که کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت سازگارتر می شده است.
درونگرایی: معمولا در سامان دهی فضاهای ساختمان باور های مردم، بسیار کار ساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت که این امر در معماری ایران را درونگرا ساخته است.
سبک شناسی معماری ایران
با توجه به نظریه های استاد پیرنیا، معماری ایران به 6 سبک، پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی تقسیم می شود که در هر دوره اصول معماری با شکل و ظاهری متفاوت بکار رفته است.
سبک های معماری ایرانی “سبک پارسی”
سبک معماری پارسی، نخستین شیوه ی معماری که از دوره ی هخامنشیان تا حمله ی اسکندر به ایران، یعنی سده ششم پیش از میلاد تا سده ی چهارم در برمی گیرد و نام آن از قوم پارس برگفته شده است. البته پیش از دوره پارسی نیز مورد بررسی محققین تاریخ معماری قرار گرفته است که قبل از ورود آریایی ها می باشد و از بناهای به جا مانده ی دوره پیش از پارسی چون تپه زاغه، تپه سیلک و زیگورات چغازنبیل، است. بعد از آن تمدن ماد در هگمتانه و سپس با ورود آریایی ها دوره پارسی شروع می شود که از نظر استاد پیرنیا ویژگی های زیر را دارد:
ویژگی سبک معماری پارسی:
- ساختمان سازی بر روی سکو
- درون گرایی ( به ویژه در تخت جمشید و شوش)
- ارتباط دادن فضاهای فرعی (همچون آشپزخانه) با راههای پنهانی به ساختمان اصلی
- پی سازی با سنگ لاشه
- نماسازی بیرونی با سنگ تراش و نماسازی درونی با کاشی لعابدار
- بهره گیری از پایه ستون و سرستون (آرایش سرستون با جزییات)
جدول سبک شناسی معماری ایرانی
نام سبک | دوره تاریخی | آثار بجا مانده |
شیوه پیش پارسی | تا سده هشتم پیش از میلاد | زیگورات – چغازنبیل |
شیوه مادی | سده هشتم تا ششم پیش از میلاد | |
سبک هخامنشی | سده ششم تا سده چهارم پیش از میلاد | تخت جمشید – شوش – اکباتان – پاسارگاد |
شیوه پارتی | سده چهارم پیش از میلاد تا صدر اسلام | معبد آناهیتا – قلعه دختر – طاق کسری – بیشاپور |
شیوه خراسانی | از ابتدای قرن چهارم هجری تا پایان قرن چهارم | برج گنبد قابوس – برجهای خرقان |
شیوه آذری | از اول قرن هفتم تا اول قرن دهم | ارگ تبریز – مسجد گوهرشاد – منارجنبان |
شیوه اصفهانی | از اول قرن دهم تا اواسط دوره قاجاریه | چهل ستون – مسجد شاه – مسجد شیخ لطفاله |
سبک معماری معاصر ایران | از اواسط دوره قاجاریه تا کنون | برج آزادی – کاخ گلستان – کاخ سعدآباد |
بنا های به جای مانده از سبک پارسی: پاسارگاد، آرمگاه کوروش، کاخ شوش، تخت جمشید و آرامگاه های نقش رستم
بناهایی که به دست انسان ساخته می شود، جلوه هایی از نگرش او به جهان هستی است که نشان دهنده قوّهٔ فکری و ساختار فرهنگی ـ اجتماعی افراد آن جامعه است. این برداشت که معماری می تواند دیدگاهی طبیعی یا مافوق طبیعی داشته باشد در هر حال خارج از تأثیر محیط اطراف و اقلیم جغرافیایی انسان نیست، لذا در بررسی معماری یک بنا، ابتدا باید جهان و جهان بینی سازنده آن بنا را مورد کنکاش قرار داد تا بتوان افکار و عقاید او را در حجمی از آرایش فضا مشاهده کرد .(معماری با محیط اطراف و افراد آن جامعه رابطه تنگاتنگی دارد.)
معماری سنتی ایران ،تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است که این جهان را محلی گذرا و واسطهای برای رسیدن به مرتبهای والاتر به منظور وصول به آرامش درونی میداند ؛معماری ایران که به صورتهای گوناگون در بناهای مختلف متجلی گشته، جایگاه خاصی را داراست که در آن ،عقاید و رسوم و آیین ها در شرایط جغرافیایی و اقلیمی نمود آشکاری دارد و حاصل دسترنج هنرمندانی است که برای اعتلای این هنر با تکیه بر ایمان خویش ،از جانِ خود مایه گذاشته و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند. همراه با اساتید معماری، استادان صنایع دستی نیز با همان تفکر فوق اما تجلی یافته در هنرِ خاص خویش، تکامل بخش و اثرگذار بر معماری سنتی ایرانی بوده اند .
تزیین ساختمان که جزء لاینفک معماری محسوب می شود در آجرکاری، کاشی کاری، گچبری و آینه کاری در کنار قالی بافی، گلیم بافی، قلمکاری ، سفالگری، منّبت کاری، کنده کاری چوب، گره چینی و همچنین سایر دست آوردهای صنایع دستی نمود یافته و پیوندی یگانه ایجاد نموده که فضای معماری ایران را آکنده از زیبایی معنوی میسازد و این خود زیبایی ظاهری را نیز به همراه دارد.
معماری با سایر هنرهای ایرانی ،تارهای به هم تنیدهٔ یکپارچهای است که از یکدیگر تأثیر پذیرفتهاند ؛ به ویژه صنایع دستی که علاوه بر تزیینی بودن و جنبههای زیبایی شناسانه، نقش کاربردی در زندگی روزمره افراد جامعه دارد. صنایع دستی به دلیل عدم نیاز به سرمایهگذاری بسیار و وجود مواد اولیهٔ محلی برای تولید و وجود زمینههای توسعه در مناطق مختلف و ایجاد ارزش افزودهٔ بالا، بخش عظیمی از نیروی انسانی و اقتصادی ایران را به خود مشغول کرده است و این امر در معماری سنتی نقش ِ بارزی دارد. صنایع دستی و معماری همواره مکمل یکدیگر بودهاند و دارای ویژگیهای مشترک می باشند.
بناهای ایرانی مانند مسجد، مناره، خانه، باغ، پل، قلعه، آب انبارها و… هر کدام به نوعِ خاصی از صنایع دستی نیاز دارد که برخی از انواع آن کاشی کاری، مشبّک کاری، نقاشی دیواری، منّبت کاری و غیره است. تنوع اقلیم آب و هوایی در ایران موجب گوناگونی بسیار در معماری و تزیین آن گردیده است و در نتیجه انواع و اقسام صنایع دستی در تزیین معماری، نقشِ عمدهای دارند .
صنایع دستی در رشته های گوناگون همچون: قالیبافی ،گلیمبافی، سفالگری ،آبگینه سازیِ محصولاتِ فلزی ، سنگتراشی، چوب تراشی ، حصیربافی ، کاشی کاری تا رودوزیها ارتباط مستقیم با معماری دارد به طوری که ساخت شکل آنها بستگی به فضای معماری سنتی ایرانی دارد و همین طور بعضی از اجزاء و فضاهای معماری، متناسب با کالاهای صنایع دستی ساخته میشود .
گلیم دستباف ایرانی | حصیربافی | آویز دیواری سنتی | آینه سنتی
معماری سنتی ایران در ایجاد صورتهای مختلف صنایع دستی نیز نقشِ عمدهای را به عهده داشته است ؛ به طور مثال بافنده، اندازه قالی را براساس وسعت اتاقها میبافد و سفالگر براساس جایگاه سفال در فضای ساختمان شکل و حجم مورد نظر را میسازد . هماهنگی صنایع دستی با معماری نه تنها از نظر فرم و رنگ بلکه از نظر محتوایی نیز هم خوانی دارد و هنرمند سعی نموده، ارتباط خویش با طبیعت و دیدگاه معنوی خویش نسبت به هستی را متجلی سازد .
صنایع دستی به علت تنوع و وسعت در رشته های گوناگون، کاربردهای زیادی در تزیین معماری دارد که شامل چهار بخش میشود :
-تزیین درونِ بنا
-تزیین فضاهای ورودی
-تزیین فضای اتصالِ درون بنا
-تزیین فضای اتصالِ بیرون بنا
تزیینات بیرونی ساختمان باید به نحوی باشد که در برابر تغییرات آب و هوا و نور خورشید مقاوم باشد و کیفیت خود را از دست ندهد. این تزیینات بیشتر شامل کاشی کاری به صورت معرّق یا هفت رنگ میباشد که علاوه بر تزیین بنا با نقوش و رنگهای گوناگون، عایقی در برابر برف و باران و گرما و سرما است. کاشی کاری در معماری ایران در واقع شناسنامه بنا میباشد و تاریخ مشخص و سیرِ تحولی منظمی را دارا است.
با آغاز دوره اسلامی، کاشی کاری در اماکنِ مذهبی تجلی خاصی مییابد، محراب و گنبدِ مسجد شیخ لطف ـ الله و گنبدِ مزار شاه نعمت اللّه ولی در ماهانِ کرمان، مسجد کبود تبریز و گنبد مسجد چهار باغ اصفهان، نمونه بارز این هنر میباشد .
کاشی کاری، مهمترین ویژگی تزیین معماری سنتی ایران است که ادامهٔ همان آجرکاری است.
نکته حائز اهمیت در کاشی کاری ایران رنگ لعاب است، رنگ کاشیهای ایرانی اکثراً فیروزهای و لاجوردی بوده و رنگهای سفید و سبز و طلایی نیز در درجه دوم میباشد و این رنگها در بین هنرهای سنتی ایران مشترک میباشند .
فضاهای ورودی بنا در معماری ایرانی و خصوصاً بناهای مسکونی و مذهبی بخشِ مهمی را به خود اختصاص داده است که با پوششی به صورت سایهبان با طاق کمانی همراه بوده است .تزیین این قسمت از بنا عموماً کاشی کاری است، در ضمن نمونههای آینهکاری و مشبک کاری آجری نیز وجود دارد .
آینه کاری از هنرهای ظریفی است که در نماسازی داخلی بناها، در بالای ازارهها ، زیردورها ، طاقها، رواقها ، شبستانها، سرسراها و موارد دیگر به کار میرود .
مقرنس کاری و گچ بری نیز از تزیینات معماری محسوب میگردد. مقرنس کاری که تداوم آجر چینی است توازنی را القا مینماید که گویی وظیفه انتقال سقف یا گنبد بر پایهها را داراست و همانند نسبت آسمان به زمین است .
تزیینات داخلی یک بنا نسبت به نوع آن تفاوتهای گوناگونی دارد و این تفاوت در دوره های گوناگون، تنوع بیشتری به خود میگیرد ولی در همهٔ آنها وجوه مشترکی نیز وجود دارد و از آن جمله ایجاد فضایی است که انسانهای استفاده کننده از آن بنا، آمالشان در آن تحقق مییابد و آرامش می یابند. در تزیین داخلی یک بنا از تنوع هنر صنایع دستی استفاده بیشتری میتوان نمود. قالی علاوه بر زیرانداز بودن یکی از اجزای مهم در تزیین فضای داخلی بناهای ایرانی میباشد. زیرا کف بنا را که انسانها بر آن می نشینند و میخوابند، می پوشاند و گاه نیز به عنوان تزیینی زیبا بر دیوار کوبیده می شود و گاهی نیز از قالی های دو طرفه به عنوان سطحی جدا کننده بین دو فضا استفاده میشود. نزدیکی طرح و نقشِ قالی با نقوشِ کاشی، نزدیکی و انسجامِ هنرهای ایرانی را بیان میدارد .
زیر اندازهای دیگری چون گلیم ،جاجیم و منسوجات سنتی و پردههای قلمکار با کاربردهای گوناگون و وسایل تزیین شده با خاتم و منّبت و معرق چوب، انواع رودوزیها و اشیای فلزی ، همه و همه ،آرایش دهنده محل زندگی ایرانی میباشند. صنایع دستی در معماری ایران تنها نقشِ مزّین کنندهٔ فضا را ندارند بلکه هر کدام در جایگاه خود کاربردهای گوناگونی دارد .
تزیین بین فضای داخلی و خارجی شامل درها و پنجرههاست. «درِ» بناها که در گذشته از چوب ساخته میشد مأوایِ سرپنجه هنرمندانِ منّبت کار و فلز کار بود. «در»های کنده کاری شده و منبت کاری همراه با کلونهای بسیار زیبای فلزی ،جایگاه و اهمیت بنا را روشن میساخت. نقوشِ ایجاد شده بر روی درها هم چون نقوشِ نمادین، در هنرها جلوهگاهِ تفکر و فرهنگِ ایرانی است. نقش «خورشید» که مهمترین نقشِ موجود بر روی درها میباشد، علامتی برای روشنی، برکت و سلامتی برای صاحبخانه است .
تصاویر منحصر به فرد از هنر معماری ایران
آخرین دیدگاهها