در این مطلب می خواهیم به تاریخچه هنر بافت در ایران بپردازیم.
هنر پارچه بافی
بافندگی چطور به محبوبیت رسید؟
آشنایی با قدیمی ترین بافت جهان
تاریخپه پشم
تاریخچه حصیر بافی
تاریخچه گلیم بافی
تاریخچه فرش بافی
هنر پارچه بافی و تاریخچه آن
هنر پارچه بافی ایران
بافندگی، پروسه تشکیل و ساخت پارچه با بهم بافتن دو یا چند مجموعه نخ با استفاده از ماشین ثابتی به نام ماشین بافندگی در دوران معاصر و دست و دستگاه های ابتدایی و ساده در دوران قدیم است.
انسان ها استفاده از پارچه های بافته شده را از ابتدای تاریخ آغاز کرده اند. اگر عصر پارینه سنگی را مستثنی کنیم، تاریخ تمدن تا حد زیادی، تاریخ بافندگی خواهد بود
هر چند تمدن های ابتدایی از نخ های درشت تری برای ساخت پارچه استفاده می کردند که بسیار خام و سخت بودند، اما منابعی از ایجاد پارچه های ریز از طریق فیلامنت ابریشمی در چین نیز وجود دارد
بافندگی چطور به محبوبیت رسید؟
امادر ان زمان بافتنی محبوبیت نداشت و شناخته شده نبود. ولی از قرن نوزدهم میلادی بین مردم به شهرت رسید ومحبوب شد. ماجرا از آنجا آغاز شد که در سالهای ۱۸۴۵ تا ۱۸۴۹ قحطیه بزرگی در ایرلند آغاز و زندگی برای مردم بسیار سخت شد
آنها برای امرار معاش از تولید تورهای قلاب بافی برای گذراندن زندگی خودشان و سیر کردن شکم فرزندانشان استفاده می کردند
عده زیادی از مردم در اثر گرسنگی و فقربه این کار روی آوردند. بعدها با مهاجرت ایرلندی ها به قسمت هایی از آمریکا این هنر زیبا در آمریکا هم به محبوبیت رسید.البته به دلیل اینکه بافتنی به راحتی در گذر زمان از بین میرود تاریخ دقیقی از قدمت آن در دست نیست.
آشنایی باقدیمی ترین بافت جهان
در بین یافته های بشر،یک پاپوش بافتنی قدیمی به چشم میخوردکه در مصر کشف شده که به رنگ قرمز است و شکل عجیبی دارد .امروزه در موزه ای در لندن از آن نگهداری میشود این جوراب به صورت دو انگشتی بافته شده است که ظاهر عجیبش بیان کننده این است که با صندل های انگشتی استفاده میشده
کسی چه میداند؟ شاید هم فقط حالت تشریفاتی داشته و جزو وسایلی بوده که همراه مردگان به خاک می سپردند از ظاهر بزرگش مشخص است که صاحب این بافتنی کهنسال بسیار بزرگ و تنومند بوده است.
قدمت کهن ترین بافت جهان
جالب اینجاست که تاریخ شناسان قدمت این بافتنی را حدوددوهزار سال پیش تخمین زده اند. واقعاً باعث تعجب است که با توجه به الیاف شکننده کاموا این جوراب در طول این زمان طولانی در زیر زمین قبرستان سالم مانده است
در مصر باستان قلاب ها به شکل امروزی سرشان انحنا نداشت و نوک تیزبودند و جنس شان هم از چوب یا استخوان حیوانات بود که به شکل سافت تراشیده میشد و ۶ تا ۱۰ سانتی متر طول داشتند
محل پیدا شدن این بافت قدیمی کجا بود؟
قدیمی ترین جوراب بافتنی در قبرستانی در شهری باستانی واقع در مصر،در حفاری هایی از زیر زمین قبرستانی پیدا شد .در سال ۱۹۶۰ توسط فردی به نام آلبرت تیلور( Albert Taylor)به موزه ویکتوریا آلبرت( Victoria Albert) لندن برده شد
در بررسی هایی که موزه انجام داد طرز بافت این جوراب به صورت خاصی بوده و از پشم سه لایه در بافتش استفاده کرده اندو با یک میل بافته شده است
و بایدبه شما بگوییم به طور کلی از روشی که امروزه برای بافتنی میشناسید استفاده نکرده اند و برای بافتن این جوراب از روش بافت منحصر به فردی استفاده شده است
مردان بافنده
بافتنی و تاریخ بافت
در ابتدا بافندگی یک هنر کاملا مردانه بود.
شاید برایتان عجیب باشداگربدانید بافتنی در ابتدا یک کار کاملا مردانه بوده و حتی ورود خانمها به نخستین انجمن بافندگان که در سال ۱۵۲۷ تاسیس شد ممنوع بوده است. اما در هنگام جنگ بافتن به یک وظیفه ملی تبدیل شد.
و زنان هم در پشت جبهه جنگ شروع به بافتن شال وکلاه،دستکش وپاپوش برای سربازان خود و سایر سربازهادر جبهه کردند.(برای دیدن مدلهای اموزشی کلیک کنید )
تا ۴۰۰ سال بعد از محبوبیت بافتنی در جهان نخ های پشم و ابریشم بهترین نخهایی بودند که در دسترس قرار داشتند.البته امروزه هم از نخهای ابریشمی برای بافت انواع تاپ و نیم تنه و رومیزی استفاده میشود. درآن زمان دامپروران به فکر پرورش دام هایی از جنس مرینوافتادند که از آنها پشم های نرم ومحکمترتهیه کنند
ایرانیان از پیشگامان درهنر بافتن
ایرانیان از نخستین کسانی بودند که به هنر بافتنی آشنایی داشتند(کارلتون استیونز کون)مردم شناس آمریکایی که در اداره باستان شناسی مرکزی کار می کرد.
در این باره تحقیقات و کاوشهای گستردهای آغاز کرد ودراعماق زمین نشانه هایی ازهشت هزار سال قبل از میلاد به دست آورد که ثابت میکنددر نزدیکی دریای کاسپین (مازندران امروزی) مردم با پشم و گوسفند پارچه می بافتند.
یعنی در زمان عصر حجر و غارنشینی انسان های اولیه، ایرانیان پیشگام در صنعت بافندگی پارچه بودند.و این نشان دهنده فرهنگ و تمدن قدیمی ما ایرانیان است که مایه غرور و مباهات است.
بافتنی و هخامنشیان
وجه تمایز و یکی از دلایل شکوه و عظمت شاهان هخامنشی بر تن کردن لباس های گران با پارچه هایی زیبا بود که ایرانیان میبافتند.به طوری که اسکندر مقدونی با آن همه غرور یونانی اش بعد از ورود به ایران تا آخر عمرش از لباسهایی که ایرانیان می بافتند بر تن می کرد.
در دوره صفویان که ارزش و احترام خاصی برای هنر و هنرمندان قائل بودند شکوه و تمدن هنر بافتنی به اوج خود رسید.امابا سقوط سلسله صفویه و هجوم افغانها به ایران این هنر زیبا هم به فراموشی سپرده شد.
شکوفایی بافتنی با روی کار آمدن سلسه قاجار
چند سلسله بعد از سلسله صفویه هم کاری برای رونق بافتنی نکردند تا با تاسیس سلسله قاجار باری دیگرهنر زیبای بافندگی جانی تازه گرفت و بسیار شکوفا شد و گسترش یافت.
تاریخچه پشم
الیاف پشم از مادة «کراتین » است و خاصیت اسیدی و بازی را توأمان دارد و اگرچه از نظر ساختار فیزیکی با مو تفاوتهایی دارد، از نظر شیمیایی با آن مشابهت دارد . تفاوت در استحکام و میزان کشش پشمها، به نوع فَلْسْهای موجود در آن بستگی دارد. فلسها سلولهایی شاخی هستند که غلاف پشم را برای محافظت الیاف در برابر عوامل طبیعی و بیرونی تشکیل می دهند. نام علمی این سلولها، کوتیکول است و به دلیل شباهت آنها به فلسهای ماهی ، اخیراً به سلولهای فلسی مشهور شده اند. فلسها در صاف یا مجعد بودن پشمها بسیار مؤثرند و معمولاً عالیترین نوع پشم ، مجعد است زیرا نسبت به پشم صاف فلسهای بیشتری دارد. فلس یکی از عوامل نرمی و ضخامت پشم نیز به شمار می آید. لبة آزاد فلسهای پشم مرغوب و تازه ــ برخلاف پشم کهنه و دباغی شده ــ دندانه دار است و این سبب می شود تا الیاف بخوبی درون یکدیگر داخل شده و حالت پفکی به خود بگیرند. این ویژگی سبب شده تا از پشم برای ساختن عایق در برابر سرما و گرما استفاده شود که یکی از مهمترین کارکردهای آن است . همین ویژگی باعث می شود که پشم وقتی خشک است به آسانی آب را جذب کند و هنگامی که رطوبت آن بالاست آب را از دست بدهد. همچنین موجب می شود تا سطح بیرونی الیاف ، خشنتر شود و مانع انعکاس کامل نور و درخشش تارها گردد . پشم را براساس سن و جنس حیوان ، نوع پشم ، روش تهیة پشم ، فلس پشم و چگونگی پرورش جانور، نگهداری و اعمال مختلف بر روی پشم طبقه بندی میکنند ؛ مثلاً این که آیا پشم ، پشم گوسفندِ یکساله است یا بیش از یکسال ، پشم بره است یا قوچ ، پشم کثیف و عرق دار است یا شسته شده ، پشم چیده شده است یا دباغی شده ، پشم شکم است یا دست و پا، و از این قبیل در ایران طبقه بندی خاصی از انواع پشم به وجود نیامده است و تنها براساس نامهای محلی ، از قبیل بلوچی ، کرمانی ، کردی ، ماکویی ، زل ، قره گل ، بختیاری و نائینی ، عرضه میشوند .
غیر از گوسفند و شتر و بز، از مویِ خرگوش ، گوزن ، یاک ( نوعی گاو میش ) و سگ آبی هم برای مصارف خاص ( اغلب تفنّنی و ذوقی ) به صورت خالص یا مخلوط با پشم گوسفند بهره می گیرند . پشم حیوانات زنده را ترجیحاً در فصل بهار می چینند تا کمترین زیان را برای حیوان داشته باشد و گفتنی است که چون پشم مادّة ارزشمندی است ، آن را از پوست حیوانات مرده نیز می چینند که از نظر فقهی پاک است . پشم پس از این که با قیچیهای مخصوص (روش سنّتی ) یا پشم چینهای خودکار ــ که ویژة کشورهای پرورش دهندة گوسفند است ــ چیده شد، به کارخانه های شانه زنی یا شستشوی پشم ، و سرانجام به کارخانه های ریسندگی منتقل می شود و به منظور زدودن چربیها و گردوغبار و دیگر آلودگیهای آن شانه یا شسته می شود. معمولاً برای پشمهای عالی از روش شستشو با صابون یا قلیا، و برای پشمهایی که مصارف نمدی دارند، و به پشمهای کارد شده نیز مشهورند، از روش شانه زدن استفاده میکنند . سپس پشم را در کارخانه های ریسندگی (در روش سنّتی : به وسیلة دوک ) میریسند . رنگ پشم گوسفندها سفید، زرد (مایل به سفید)، قهوه ای ، خاکستری و سیاه است . پشمهای زرد را ــ که بیشتر پشمها به این رنگ است ــ با اکسیده کردن و احیا و یا ترکیبی از هر دو روش ، در مراحل مختلف سفید می کنند . در گذشته پشم سفید، به لحاظ بالا بودن درجة رنگ پذیری ، متقاضی فراوانی داشت ، اما امروزه با تحولاتی که در صنعت رنگرزی رخ داده است ، این نوع اولویتها وجود ندارد .
تاریخچه : از پشم گوسفند و موی دیگر جانوران از دورة نوسنگی (ح 000 ، 10 ق م ) استفاده شده است . آسیای مرکزی و استپهای روسیه از سرزمینهای اهلی سازی گوسفند و بز، و استفاده از پشم آنها بوده است . در این سرزمینها پشم را نمی رشتند و از آن تنها برای تولیدات نمدی بهره می بردند و از بافندگی خبری نبود تا اینکه از راه تماس بیشتر با همسایگان متمدنتر خود، از قبیل چینیها، بافندگی و بویژه قالی بافی را آموختند .
فردوسی در شاهنامه ، آغاز اهلی سازی حیوانات و استفاده از موی نیکوی آنها را به پادشاهی طهمورث منسوب می کند . در 1329 ش / 1950 در غاری در نزدیکی دریای خزر، تکه پارچه های پشمی ، متعلق به حدود 6500 ق م ، به دست آمد که از پشم گوسفند و موی بز بافته شده بود. دوک و برخی دیگر ابزارهای ریسندگی و بافندگی متعلق به 5000 ق م نیز در ایران یافته شده که پیشینة کاربرد پشم را تأیید می کند. قالی پازیریک * متعلق به سده های پنجم و چهارم پیش از میلاد، نیز از نمونه های مهم استفاده از پشم در ایران و آسیای مرکزی است . در منابع ، به قطعه فرشینه ای اشاره شده که بخشی از تزیینات اسب و به احتمال زیاد کار ایرانیان بوده است . از دورة ساسانی نیز یک تکه پارچة پشمی در موزة ارمیتاژ روسیه محفوظ است که از نمونه های عالی پارچه در آن زمان است .
در مصر باستان ، از پشم برای بافت فرشها و لباسهای رویی و برای منسوجات دیگر به جای پشم از کتان استفاده می کردند و منسوجات کتانی در صدر صنعت نساجی مصر قرار داشت . ازینرو در صحت این ادّعا که در عصر بطالسه (309ـ30ق م ) پشم اهمیتی همردیف کتان داشته ، تردید وجود دارد . قالی پشمینی که در شهر شیخ عبادة مصر به دست آمده ، استفاده از پشم را در قرن چهارم میلادی در آنجا تأیید می کند .
در سوریه پشم مادّة اصلی منسوجات بود. به سبب رنگ پذیری عالی پشم ، سوریها توانستند پارچه های رنگین تولید کنند در کتاب مقدس آمده است که استفاده از لباسهای پشمی در میان قوم یهود بسیار متداول بود و پشم دمشق در بازار صور شهرت بسزایی داشت .
در بین النهرین ، از روزگاران باستان ، پشم جایگاه ویژه ای داشته است ، چنانکه در زمان پادشاهی حمورابی بابل را سرزمین پشم می خواندند و منسوجات پشمی از اصلیترین کالاهای صادراتی بین النهرین بود، و صنف پشم بافان و پیشه های ریسندگی و رنگرزی و پشم شویی جایگاه ویژه ای پیدا کرد
پس از اسلام ، در سرزمینهای اسلامی صنعت بافندگی ، به طور کلی ، و پشم بافی از زمرة صنایعی بود که با تکیه بر پیشینة آن ، بویژه به سبب نظارت دولتی و متداول شدن اهدای پوشاک به عنوان خلعت از جانب خلیفه و دیگر صاحبان قدرت ، رشد فزاینده ای کرد به دلیل گرایش به زهد و رونق تصوف در قرون نخستین اسلامی ، پوشیدن جامه های خشن پشمی در میان متصوفه رواج یافت و بتدریج اصطلاح «پشمینه پوشی » در اشاره به اهل تصوف ، بویژه در اشعار و متون عرفانی به کار رفت و تعبیرات کنایی و استعاری از آن ساخته شد (مثلاً: خرقة پشمینه ). جامه های صوفیانه که به نامهای مختلف (مثلاً پشمینه ، پلاس ، خرقه ) خوانده می شد، همگی سه ویژگی داشت : خشونت جنس و کهنگی و کوتاهی ، و غالباً از پشم فراهم می آمد .
با ورود ابریشم * و پنبه * به اغلب سرزمینهایی که به نساجی می پرداختند، صنعت پشم و پشم بافی به حوزه های تولیدی بسیار خاصی محدود شد و پشم بیشتر برای بافت برخی قالیها به کار رفت . تعدادی منسوجات پشمی مصری متعلق به قرن اول تا پنجم باقی مانده است دو پردة قالیچه نمای پشمی ایرانی یا عراقی ، متعلق به حدود قرن اول و دوم ، باقی مانده که در موزة منسوجات واشینگتن و موزة دانشگاه منچستر نگهداری می شود .
مورّخان و جغرافی نگاران مسلمان در قرن چهارم به برخی شهرها و نواحی مشهور جهان اسلام که به تولید پشم و منسوجات پشمی نیز شهرت داشته اند، اشاره کرده اند: ابن حوقل دربارة ماوراءالنهر گزارش داده است که در آنجا گوسفند و شتر بسیار بوده و بیش از حدّ نیاز جامه های پشمی تولید می شده است در بخارا و نواحی آن از پشم ، رختخواب و زیلو و سجاده تولید و به عراق و دیگر جاها صادر می شده است مؤلف حدودالعالم از «جامة سرخ پشمین » در ناحیة رودان شمال ایران و نیز از «گلیمهای کبودِ» طبرستان نام برده است. مقدسی از صنعت پشم ریسی در زوزنِ خراسان ، شهر دِزَکِ ماوراءالنهر که انواع پارچه های پشمی و قبا در آنجا بافته میشده ، فرشهای نمدی و حرفة پشم ریسی مردم بَصِنّا در جنوب شوش ، پارچه های عالی پشمی در نعمانیه که شهرکی بر ساحل دجله بوده و پشم تکریت سخن گفته است . ثعالبی نیشابوری بترتیب پشم مصر، ارمینیّه ، تکریت و رویان را بهترین دانسته ، همچنین به نمدهای سرخ مغربی و نمدهای سفید طالقان ، بر سرحد گوزگانان ، اشاره کرده است .
در آغاز دولت عباسیان طرابوزان ، از شهرهای آسیایی ترکیه ، از زمرة واردکنندگان پارچه های پشمی از طریق تنگة بُسفُر بوده است از سدة دهم ، قالیِ پشمی متعلق به مقبرة شیخ صفی الدین در اردبیل (بافته شده در 946، به دستور شاه طهماسب صفوی ) باقی مانده که در موزة ویکتوریا و آلبرت هال (لندن ) نگهداری می شود از دورة صفوی تا قاجار، ترمه * های کشمیری که از پشم عالیِ بره های کشمیر بافته می شد، برای مصارف درباری به ایران وارد می شد در ایران کُرکِ بز (پشم نرمِ زیر موی بُز) را برای بافت شال و ترمه بکار می بردند. فلاندن می گوید که اغلب مردم ایران ، عبای سبکی روی دوش خود می اندازند که از پشم شتر به دست آمده است .
منسوجات و البسة پشمی در سرزمینهای مختلف اسلامی انواع و نامهای متعدد داشته است . در فرهنگ البسة مولانا نظام قاری نام پارچه ها و جامه های پشمی قدیمی بتفصیل آمده که «حواصیل » (پوشاکی ضخیم و زمستانی ) و گارس (پارچه ای برای کلاه ) از زمرة این نامهاست یکی از منسوجات متداول در میان کوچ نشینان و نیمه کوچ نشینان ایران و برخی کشورهای اسلامی ، سیاه چادر است که آن را از پشم گوسفند می بافند اما چون پشم براحتی کِش می آید، آن را با مواد دیگری ، از جمله موی بُز، ترکیب می کنند تا فشرده و محکم شود
ارزش تجاری پشم ، پیش از هر چیز، براساس درجه ، رنگ ، طول و ظرافت رشته ها (الیاف ) تعیین می شود در زمینة میزان تولید، کیفیت ، عرضه و تقاضای جهانی پشم و پارچه های پشمی ، اساسیترین عامل تعیین کننده وضع جغرافیایی است و بر همین پایه نیز معاملات تجاری این مادة خام و تولیدات مربوط به آن تحول می یابد. امروزه منسوجات پشمی بیشتر به فاستونی (برگرفته ا ز واژة روسی Boston ؛ دهخدا؛ معین ، ذیل همین واژه ) شهرت دارند و اگر با الیاف مصنوعی ترکیب شوند، آنها را نیمه فاستونی می نامند. از فاستونیها بیشتر برای دوخت لباسهای گرم ، همچون کت و مانتو و پالتو، استفاده می کنند .
بنابه آمار سالهای 1352 تا 1361 ش ، تولید الیاف پشم در ایران در برابر تولید الیاف مصنوعی کاهش داشته است ؛ تولید پشم از 000. 12تُن در 1353ش به 500 ، 8 تُن در 1361 ش ؛ و تولید پارچه های پشمی از 4.19 میلیون مترمربع در 1354ش به 9.18 میلیون مترمربع در 1366ش کاهش یافته است میزان پشم خام نیز نیازهای داخلی کشور را رفع نمی کند و هرساله کسری آن از کشورهای زلاند نو و استرالیا و پاکستان وارد می شود کارخانه های تولید منسوجات پشمی در ایران ، در شهرهای یزد، رشت ، قم ، تهران ، مشهد، اصفهان ، باختران ، کرج و قائم شهر متمرکزند تا پیش از انقلاب اسلامی در ایران (1357 ش )، انگلستان و آلمان و ایتالیا از مهمترین کشورهای صادرکنندة پارچه های پشمی به ایران بودند، اما بتدریج کشورهای کره و ژاپن سهم بیشتری پیدا کردند و تا 1365 ش آلمان و انگلستان مجدداً از صادرکنندگان مهم این نوع منسوجات به ایران شدند .
حصیربافی و تاریخچه آن
حصيربافي يا بافت بوريا بي گمان يکي از قديميترين صنايع دستي و شايد کهنترين آنها باشد. حصیربافی و تاریخچه آن حصیربافی بافت رشتههای حاصل از الیاف گیاهی است. نمونه های اندک به دست آمده در بینالنهرین و آفریقا نشان میدهد صاحبان این تمدنها از نی و گیاهان روییده شده در باتلاقهای سفلای بینالنهرین به منظور بافت زیرانداز حصیری استفاده میکردند. البته با توجه به تحقیقات تاریخی انجام شده کاربرد این بافتهی طبیعی چیزی بیشتر از یک زیرانداز ساده بوده است.
با توجه به سیر مراحل زندگی بشر بعد از اتمام دورهی غارنشینی تا زمانی که انسانها یکجانشین شوند، به صورت کوچرو زندگی میکردند. از ضروریات زندگی انسانهای کوچرو قابلیت حمل و نقل و همچنین برپایی آسان سکونتگاه آنها است و حصیر، این ویژگیها را دارد. در واقع پس از غارنشینی، اولین سرپناهها به کمک حصیر ساخته میشدهاند. البته برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد این نخستین زیرانداز بشر، محققین این عرصه با مشکلی بزرگ مواجه هستند. با توجه به از بین رفتن الیاف طبیعی به مرور زمان نمونههای بسیار اندکی برای تحقیق وجود دارد.
حصیربافی در ایران
ایران در کنار کشورهایی مانند ژاپن، کره و مکزیک یکی از شانزده کشور تولیدکنندهی حصیر به شمار میرود. پیشینهی تاریخی این تولیدات در ایران نشان میدهد، استفادهی ایرانیان قدیم از حصیر منحصر به زیرانداز نبوده و در ساخت ظروف نیز از حصیر استفاده میکردند. امروزه نیز ظروف حصیری بر خلاف کاربری اصلی حصیر یعنی زیراندازها، با اقبال بیشتری بین علاقهمندان صنایع دستی مواجه شده است.
روش تولید حصیر و مواد اولیهی آن در مناطق مختلف ایران متفاوت است. در واقع تفاوت در موارد اولیهی مورد نیاز حصیربافی که از تفاوتهای اقلیمی ناشی میشود بر روشهای تولید نیز تاثیرگذار بوده است. در کنار تفاوتهای موجود در تولید حصیر در کشور، فصل مشترک تمامی این روشها همان بافت متشکل از تار و پود است. بافتی که در ظروف حصیری، کلیهی مراحل آن به کمک ابزار بسیار ساده با دست و در قالب بافتهای مشبک و مارپیچ انجام میشود. در تولید زیرانداز حصیری در برخی مناطق از دستگاه سادهی حصیربافی و در برخی مناطق هم از همان بافت دستی استفاده میشود.
از دیگر ویژگیهای حصیر ایرانی، فعالیتهای تزیینی انجام شده در بافت آن است. این تزیینات یا در ساختار بافت وجود دارند یعنی حصیر با بافتهای تزیینی مثلا با تعداد خاص تار یا پود بافته میشود یا در رنگ حصیر. برای ایجاد تفاوت در رنگ حصیر یا از مواد اولیه با رنگ خاص استفاده میکنند یا مواد اولیه را با استفاده از عناصر طبیعی به رنگ دلخواه در میآورند. بهعنوان مثال از چوب سرخرنگ نوعی درخت به نام «بقم» برای تولید رنگ طبیعی استفاده میکنند. رنگ حاصل در شرایط اسیدی به رنگ قرمز و در شرایط قلیایی به رنگ آبی تغییر رنگ میدهد.
مراکز توليد انواع محصولات | تاریخچه هنر بافت
امروزه در مناطق مختلف کشورمان بويژه مناطق شمال و جنوب آن هر کجا که دسترسي به برگ درخت خرما، ساقه گندم، ني و ترکه امکان پذير باشد ميتوان نشانههايي از حصيربافي و سبدبافي را يافت با اين حال اين صنعت در استانهاي سيستان و بلوچستان، خوزستان، کردستان، هرمزگان، بوشهر، خراسان، کرمان، يزد، فارس، مازندران، گيلان، آذربايجان شرقي و تهران از رونق بيشتري برخوردار است. حال با توجه به تنوع مواد اوليه و روش بافت در سراسر کشور در اين کارگاه آموزشي با چند نمونه از شيوههاي بافت مناطق مختلف آشنا خواهيم شد.
ابزار حصیربافی
همانطور که اشاره شد، حصیربافی به دو روش انجام میشود؛ بافت دستی و بافت با دستگاه. در بافت دستی حصیر از ابزار سادهی برش نظیر داس، قیچی و چاقو، ابزار سادهی سوراخکاری نظیر درفش و ابزار سادهی دوخت نظیر سوزن استفاده میشود.
بافت با دستگاه | تاریخچه هنر بافت
دستگاه حصیربافی بسیار شبیه به دار قالیبافی است و عمده تفاوتش محل قرارگیری آن است. این دستگاه را روی زمین پیاده میکنند به این نحو که چهار چوب بهعنوان ستون و به حالت عمود بر زمین در چهار گوشهی یک مستطیل فرضی فرو کرده سپس در دو عرض این مستطیل چوبهایی را قرار میدهند و به وسیلهی ستونهای دو طرف مهارش میکنند و چوب فوقانی که بالای کار قرار دارد سرکار و به چوب تحتانی که پایین کار قرار دارد و حصیربافی از این سمت شروع میشود، پتبند میگویند
در این روش با ریسیدن الیاف طبیعی، نخ حصیری تولید میکنند و مانند قالیبافی پس از چلهکشی شروع به بافت کرده و پس از بافت هر ردیف شانه میزنند. ابزاری که در کنار این دستگاه به کار میروند عبارتاند از
لوتو؛ وسیلهای برای تابیدن نخ
دوک؛ وسیلهای برای ریسیدن نخ
عاجله؛ وسیلهای برای قرار دادن نخهای تابیده به صورت دولا روی هم به منظور ریسیدن مجدد
پلار؛ شانهی حصیربافی، تخته چوبی با تعدادی سوراخ برای عبور دادن تارها
کتل؛ چهارپایهی بافنده برای نشستن در هنگام بافت
مواد اولیهی حصیربافی | تاریخچه هنر بافت
الیاف مورد استفاده در حصیربافی در مناطق مختلف و حتی در برخی مناطق در فصول مختلف متفاوت هستند و هر کدام از این الیاف برای پیدا کردن شرایط بافت روش آمادهسازی متفاوتی دارند. در ایران حصیربافی در بسیاری از مناطق وجود دارد، ولی نوار شمالی کشور (سواحل دریای خزر) و نوار جنوبی کشور (از خوزستان تا سیستان) مراکز عمدهی تولید محصولات حصیری هستند
گیاهان مورد استفاده در مناطق جنوبی
در مناطق جنوبی از برگ درخت خرما، برگ برخی از نخلهای وحشی و ساقهی نیهای باتلاقی ویژهی مناطق گرمسیری برای تهیهی الیاف حصیربافی استفاده میکنند که به چند نمونه اشاره میکنیم
کرتک
یکی از انواع نیهای باتلاقی است که در حاشیهی نهرها نیز رشد میکند. ساقهی بلند آن استحکام کششی زیادی دارد و از آنجا که هیچ حیوانی بهعنوان غذا از آن استفاده نمیکند و آفت هم ندارد، الیاف مناسبی برای تولید حصیر به شمار میآید. این نیها را به وسیلهی داس از نزدیکترین محل به ریشه قطع کرده و برگهای موجود در قسمت فوقانی آن را جدا میکنند. سپس به وسیلهی چاقو، شکافی در تمام طول نی ایجاد میکنند. نیهای چاک خورده را روی هم انباشته و با کوبیدن، آنها را به نوارهایی با عرضهای مختلف، تبدیل میکنند
داز | تاریخچه هنر بافت
یکی از انواع نخلهای وحشی است که میوههای شیرین و کمی گس (طعمی مانند خرمالو) به نام کنل دارد. برگهای این نخل استحکام زیادی دارند و مانند برگ نخل خرما در حصیربافی استفاده میشوند. استحکام این نوع برگها به حدی است که پربند را از این الیاف میسازند. پربند ریسمانی است که برای بالا رفتن از نخل خرما از آن استفاده میشود
گیاهان مورد استفاده در مناطق شمالی
در مناطق شمالی از کلوش (ساقهی برنج) و ساقهی نیهای مردابی برای حصیربافی استفاده میکنند. همچنین با توجه به حجم قابل ملاحظهی تولیدات حصیری در این مناطق برخی از گیاهان ویژهی حصیربافی را در مزارع پرورش میدهند. برخی از این گیاهان عبارت اند از
سوف
یکی از انواع نیهایی است که به صورت وحشی در مردابها میروید و نیهای سوزنی توپری دارد. این نیها را بعد از برش به صورت دستهای در معرض آفتاب قرار داده تا خشک شود و رنگ مناسبی پیدا کند. از این نیها در بافت زیرانداز با دستگاه بهعنوان پود استفاده میشود.
کنف
گیاهی است که برای حصیربافی کشت میشود. وقتی ساقه و برگش زرد و تخم آن سیاه شود، گیاه آمادهی برداشت است. یکی دو روز گیاه برداشت شده را در خشکی نگهداری میکنند تا پلاس بخورد (پژمرده شود)، سپس مدتی در آب برکه یا مرداب نگهداری میشود تا پوستش آمادهی کندن شود. در آخر، گیاهان پوست کنده شده آویزان میشوند تا کاملا خشک و قابل استفاده شوند. از این الیاف در بافت زیرانداز با دستگاه به عنوان تار استفاده میشود
لی یا گالی
یکی از انواع نیهایی است که به صورت وحشی در کنار مردابها میروید و از آن در تولید مصنوعات حصیری غیر از زیرانداز استنفاده میشود. از دیگر گیاهانی که در حصیربافی از آن استفاده میشود و به منطقهی خاصی تعلق ندارد، درخت بید است. ترکههایی از درخت بید که قابلیت تقسیم شدن دارند، انتخابی مناسبی برای حصیربافی هستند و با کمی خیساندن در آب، انعطافپذیر میشوند.
حصیربافی با توجه به جنس الیاف به کار رفته و همچنین نحوهی بافت و تزیین زیرمجموعههایی نیز دارد. بامبوبافی، مرواربافی، ترکهبافی، چمبافی و چیغبافی زیرمجموعههای حصیربافی هستند. این نامگذاریها صرفا با توجه به جزییات بوده است و تولیدات زیرمجموعهها هیچ تفاوت ماهیتی با تولیدات حصیربافی ندارد. به عنوان مثال در چیغبافی برای ایجاد نقوش و طرحهای تزیینی، در روند بافت علاوه بر استفاده از الیاف گیاهی از نخ پشمی رنگ شده استفاده میکنند یا مرواربافی که در واقع همان تولید ظروف حصیری با استفاده از ترکهی درخت مروار (نوعی بید) است.
تاريخچة گلیم بافي | تاریخچه هنر بافت
انسان از زمان های كهن از پوست حیواناتی كه شكار مي كرده به منظور پوشش و محافظ بدن در مقابل تغييرات جوي و نیز به عنوان زیر انداز استفاده مي كرده و به تدریج با رواج دامداری و ریسیدن پشم، بافتن در ميان قبایل ابتدائی رواج یافت و جزو اولین هنرها و صنایع قبیله ای به شمار آمد
هر چند به روشنی مشخص نیست كه نخستین بار در کجا و توسط چه قوم و قبیله ای بافت پارچه های اوليه كه همزمان با شروع بافت گلیم بوده صورت گرفته اما بر اساس کاوش های باستان شناسي شواهدی از بافندگي در ميان ساکنان فلات ایران و سرزمین های همجوار به دست آمده.از جمله در غارهاي جنوب شرقی درياي مازندران ( غار کمربند و هوتو در نزديكي بهشهر ) آثاری پیدا شده كه پرورش گوسفند و بز و ریسیدن پشم و موی آنها را به دست مردمان این منطقه در 8000 سال پیش به اثبات مي رساند
همچنین تکه پارچه ای 8000 ساله بافته از موی بز در کرانه های درياي مازندران و پارچة كتاني 6000 ساله اي هم از شوش به دست آمد
با همة این ارزیابی ها نمي توان تاریخ دقیق براي گلیم ارائه كرد. قديمي ترين فرش كشف شده دنيا به نام پازيريك متعلق به 350-500 ق م مي باشد
گليم بافي مقدمه اي براي بافت فرش بوده است. تاريخ آغاز قالي بافي را به 1500-2000 ق م تخمين زده اند مي توان گفت تاريخ آغاز گليم بافي حدود 3000 تا 5000 ق م بوده است
به طور كلي دستگاه هاي بافت چهار نوع مي باشند
الف- گليم ساده باف
دستگاه گليم ساده باف از يك كجو و چوب كمكي تشكيل شده و گليم به طور يكنواخت روي آن بافته مي شود.پشت و روي اين نوع گليم يكسان بوده و هر دو روي آن قابل استفاده است
ب-گليم چرخي باف
دستگاه گليم چرخي باف داراي چهار كجو است. هر كجو به وسيلة كمان هايي جا به جا مي شود.در اين نوع بافت پود از لا به لاي تمام تارها رد مي شود . بافت به صورت يكساني پيش مي رود.در پشت گليم پودهاي اضافي روي هم قرار مي گيرند و به اين علت حاصل كار، گليمي محكم و ضخيم با پشت و روي متفاوت خواهد بود كه فقط يك روي آن قابل استفاده است
ج- جاجيم باف
دستگاه بافت جاجيم داراي چهار كجو و چند كمان است. تفاوت اساسي بين جاجيم و ساير انواع گليم، رنگي بودن تارهاي آن است كه مثل پود در ظهور نقش ها مؤثرند.پشت و روي جاجيم همانند گليم ساده بافت يكسان است.
د- گليم سوزني ( سوماك
دستگاه گليم سوزني داراي يك كجو است و به طور كلي از نظر ظاهر به دستگاه بافت گليم ساده شباهت دارد.در اين بافت پودهاي اضافي در پشت گليم به صورت آزاد باقي مي ماند.بافت اين نوع گليم در ميان عشاير بسيار معمول است . اغلب براي تزئین مورد استفاده قرار مي گيرد.
تاریخچع فرش دستباف
فرش دستباف یکی از گنجینه های هنر ایرانی محسوب می شود که قدمت طولانی دارد. ابتدای این هنر بی نظیر، به دوره حکومت هخامنشیان و ساسانیان باز می گردد. کتاب های بسیاری در این زمینه منتشر شده که یکی از معروف ترینِ آنها را رودنکو در سال 1953 در روسیه منتشر کرده است.
کشف یک فرش قدیمی توسط باستان شناسان منجر به نوشته شدن این کتاب گردیده است که مورخان آن را متعلق به هنر و بافت ایرانیان دانستند. کارشناسان بدون تعلل فرش، پارچه، نحوه بافت و طرح و رنگ آن را به آریایی ها نسبت دادند، از این رو قدیمی ترین فرش دنیا به کشور ایران تعلق دارد.
در گذشته و در ابتدای پیدایش بشریت، انسان ها برای زیر انداز و فرش خود از برگ درختان و پوست حیوانات استفاده می نمودند.
با گذشت زمان و پیشرفت علم در دنیا، انسان ها موفق شدند تا با استفاده از صنعت نساجی پیشرفت چشم گیری در تولید و بافت فرش به دست بیاورند. تولید نخ، رنگرزی و تمام ابزار آلات قالیبافی همگی یک موفقیت بزرگ در این حرفه به شمار می روند.
قالیبافی در گذشت زمان | تاریخچه هنر بافت
بعد از اسلام
با ورود اعراب به ایران روند رو به رشد فرش دستباف دچار کاهش و رکود شد چرا که آن ها معمولا به سفالگری پرداخته و سر رشته ای از این هنر بی نظیر نداشتند. با به حکومت رسیدن خلفای عباسی و تجمل گرایی آن ها صنعت فرش به جایگاه خود باز گشت. در دوران حکومت امویان و عباسیان از فرش های دستباف خوش نقش برای تزئین و زیبایی کاخ ها استفاده می شد.
بعد از تصرف بخش هایی از کشور توسط ترک های سلجوقی، فرهنگ ایرانی تحت تاثیر آداب و رسوم آن ها قرار گرفت و در نهایت طرح و نقش قالی ها سمت و سویی جدید به خود گرفت. مهم ترین تغییرات در اواخر حکومت تیمور لنگ اتفاق افتاد که منجر به تغییر نقشه های فرش دستباف گردید. در این زمان الگوی فرش ها از حیوانات و طرح های جنگی و خشن به گل و گیاه و منظره ها تبدیل گشت.
دوران صفویه | تاریخچه هنر بافت
اوج شکوفایی و پیشرفت صنعت فرش و قالیبافی دوره صفویان بود، تبریز که در طول حکومت صفویان به عنوان یکی از پایتخت های سیاسی ایران به شمار می رفت ، تبدیل به یک قطب مهم در بافت و تولید فرش شد. در این دوره فرش های زیادی بافته شد که امروزه بسیاری از آن ها در موزه های بزرگ تاریخی مورد بازدید علاقه مندان قرار می گیرند.
قالیبافی یکی از هنرها و پیشه های زنان روستایی بوده که افزایش محبوبیت آن موجب ورودش به شهر ها و کارگاه های بزرگ گردید. همین امر مقدمه ای برای صادرات فرش به اروپا شد، بدین ترتیب فرهنگ و هنر ایرانی به تدریج در سراسر دنیا مورد توجه قرار گرفت. این روند رو به رشد قالیبافی بعد از سقوط دوره صفویه نزولی شد و راکد ماند.
دوره قاجاریه
بافت فرش دستباف در اواخر حکومت قاجاریان جانی تازه گرفته و شروع به رشد نمود؛ این موضوع از چشم فرصت طلبان اروپایی دور نمانده و چندی بعد بسیاری از سرمایه گذاران به دنبال تولید انبوه فرش به سمت ایران کشیده شدند. سال ها بعد مدیریت و برنامه ریزی این صنعت را به دولت ایران واگذار کردند تا سرمایه های ملی به بهترین شکل حفظ و نگهداری شود. تاریخچه هنر بافت
مطالب مرتبط:
آخرین دیدگاهها