قلمزنی و هنرهای دیگر از این دست تنها فعالیت انسان مسلط و یا صنعتگر و ابزارساز در به کار بردن قلم و چکش بر روی قطعه یا ظرف فلزی نیست بلکه بر گرفته از شوق و دیگر وجوح تمایز انسانی در بکارگیری تعمق و تعمل وی می باشد. انسانی باهوش و زیرک که با جوهرذکاوت دست به مکاشفه ای عمیق در طبیعت و مخلوقات می زند و به تکاپویی بر می خیزد که موجب بروز و تبلور حرکتی انفعالی خودآگاه به نام خلق اثر هنری که آمیخته ای از شعف ناخودآگاه فطری در بطن و ابزار و ادوات و مواد و مصالح در جهان مادی است می گردد.
هنر قلمزنی یکی صنایع دستی اصفهان ، شیراز و تبریز می باشد که هر یک دارای سبک مخصوص به خود هستند. قلمزنی عبارت است از تزئین و کندن نقوش بر روی اشیا فلزی به ویژه مس،طلا،برنج و یل به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیلۀ قلم با ضربۀ چکش بر روی اجسام فلزی. مس به سبب نرمی و شکل پذیری که دارد،در هنر قلمزنی متداول تر از سایر فلزان است.از سوی دیگر به اعتقاد باستان شناسان و مورخان هنر،مس،نخستین فلزی است که در هنر فلز کاری و قلمزنی مورد توجه انسان قرار گرفت.هنر قلمزنی یکی از رشته های هنرهای سنتی ایران است که می توان آن را در دسته بندی،در ردۀ هنرهای صناعی و در گروه فلزکاری قرار داد.
قلمزنی هنری والا و ارزشمند در فرهنگ سنتی و هنرهی معنوی ایرانیان است و از جایگاه ویژه ای برخوردار است،که به کمک ذوق و اندیشه هنرمند ایرانی با تأثیر از آداب،سنن،فرهنگ و مذهب،در بیان آرا و عقاید ایرانیان به زیباترین شئ فلزی نقش بسته و در درازنای تاریخ رویدادها و تحولات گوناگون پشته سر گذاشته و ماندگاری آن را به نسل های بعد منتقل کرده است.
هنر قلمزنی روی فلز از آن رو بیشتر مورد توجه هنرمندان است که از دوام و بقای بیشتری نسبت به سایر اشیا برخوردار است. نقش مایهها و نمادهای نقوش در ادوار تاریخی و فرهنگی گوناگون بر اساس دگرگونی های عقیدتی و فرهنگی متفاوت اند و تحت تاثیر و تاثیرات شرایط اجتماعی تغییر می کند و سیر تحول را به دنبال خود دارند.
پیشینه قلمزنی به زمان سكاها یا سیت ها نسبت داده می شود كه نژاد آریایی داشتند.
بررسی پیشینهی قلم زنی در ایران
تاریخ کوتاه قلمزنی ایران،تهیه و ساخت اشیاء نقرهاي و قلمزنی روی آنها از قبلهاي بسیار دور در ایران رواج داشته.پیشینهي قلمزنی را به زمان سکاها یا سیتها نسبت میدهند که نژاد آریایی داشتهاند.
قدمت جام طلای حسنلو که در سال ۱۳۳۶ کشف شد و دارای نقوش برجستهاي چون خدایان سوار بر ارابه هست
به هزارهي اول بر می گردد. جامهاي طلای مارلیک نیز از آثار قلمزنی همین دوره میباشند.
از دورهي مادها که در سدهي هفتم قبل از میلاد در ایران روی کار آمدند، آثار قلمزنی اندکی به جای مانده هست.
با تشکیل حکومت هخامنشی هنر قلمزنی نیز متحول شد و بر دوران بعد از خود نیز تاثیر گذاشت.
این دوره در واقع بحبوحه هنر فلزکاری هست اما به علت حملهي اسکندر و آتش زدن تخت جمشید آثار زیادی نابود شدند
و به دستور اسکندر گداخته و به سکه تبدیل شدند.
در زمان ساسانیان یعنی در سالهاي ۲۲۴ تا ۶۵۰ میلادی، به علت گسترش تجارت میان ایران،
یونان و روم، هنر ایران از هنر یونان و روم تأثیر پذیرفت. مرسومترین ظروف این دوره سینی بود
که ساسانیان عکس هاي شکار و مراسم پادشاهان مثل مراسم هدیه دادن را روی آنها قلم میزدند.
در زمان جانشینان اسكندر ( سلوكیان ) شهرهای جدیدی مانند مرو و نسا ایجاد شد كه در آنها كارگاهها و مراكز صنعتی و هنری استقرار یافت.
عوامل هنری و فرهنگی یونانی بسیاری با هنر ایرانی در آمیخت و هنری ایرانی ـ یونانی را به وجود آورد . تاثیرات هنر هلنی در تمامی رشته ها اعم از معماری ، سفالگری ، فلزكاری و … كاملاً محسوس است.
آثاری كه از كاوشهای مرو و نسا به سرپرستی ماسون و ماروچنكو به دست آمد ویژگیهای هنری این دوران را نشان می دهند
با از هم پاشیده شدن سلوكیان و قدرت یافتن پارتها ، حكومت اشكانیان تشكیل شد( ۲۵۰ ق.م.ـ ۲۲۴ م).
در این دوران هنر فلزكاری با تغییراتی نه چندان زیاد ادامه یافت .با وجود اینكه در دوره سلوكی هنر هلنی یونان آشكارا در ایران نفوذ كرد و تاثیرات چندی بر آن گذاشت ، با بررسی آثار فلزی باقیمانده از دوره اشكانی می توان به این نتیجه رسید كه هنر فلزكاری این دوره بیشتر به هنر دوره هخامنشی نزدیك است تا به هنر یونانی.
شكل ظروف به همان شكلی است كه در دوره هخامنشی متـداول بوده اسـت ( كاسـه ها ، ریتـونها و …) و فقط تغییـراتی جزئی در نقش و شـكل آنها دیـده می شود.
مثلاً نقوشی به شكل قلب ، جایگزین نقشهای تخم مرغی شكل هخامنشی شده است ، و گلبرگ گلهای لوتوس باریكتر و نوك تیزتر شده اند.
ساختن زیورهایی مزین به سنگهای قیمتی در دوره اشكانی نیز مانند دوره هحامنشی ادامه پیدا كرد.
با روی کار آمدن پارتها در سال ۲۵۰ ق.م تا ۲۲۴ میلادی هنر قلمزنی با همان شیوه هخامنشی با اندک تغییر به عمر خود ادامه داد.
ساخت پیکرهها از جنس طلا و نقره و مفرغ به شیوه ریخته گری در دوره اشکانی از رونق ویژهای برخوردار شد و زیورآلات مرصع با سنگهای قسمتی با همان شیوهٔ هخامنشی ادامه یافت. در این دوره به دلیل هجوم اسکندر آثار هنری مهمّی در دست نیست و به سبب هرج و مرج و کم توجّهی پارتیان به هنر، تنها در اواخر این دوره ساخت آثار قلمزنی رو به رشد نهاد.
همچنیـن پیكـره سـازی در دوره اشـكانی از جایگاه ویژه ای برخـوردار است و آثار باقیمانده نشان می دهد كه این مجسمه ها از فلزات گوناگونی مانند مفرغ ، طلا، نقره و با روش قالب ریزی ساخته شده اند.
این هنر فلزی خود دارای شاخه ها انواع گوناگونی از سبک ها می باشد که در ادامه به هر یک از آنها می پردازیم.
سبک ریزه کاری: ریزه کاری که به ریزه قلم و زمینه پر نیز معروف است، روشی است که سطح اشیا یا بوم فلزی را با استفاده از نقوش و طرحهای ریز و ظریف قلمزنی میکنند، و با ایجاد بافت در زمینه بوم، طرح اصلی را آشکار میسازند و زمینه کار را از طرح جدا میکنند.
سبک برجسته کاری:
مرحله اول: پشت بوم فلزی را قیر میریزند و طرح اصلی را نیمبُر میکنند (نیمبُر، همان تثبیت کردن طرح است که در فصل بعد به آن خواهیم پرداخت).
مرحله دوم: بعداز اتمام نیمبر، قیر را از پشت بوم جدا میکنند و دوباره ذوب میکنند، قیر ذوب شده را روی کار یعنی همان طرفی که نیمبر شده است میریزند و از پشت بوم فلزی که طرح نمایان است، طرح را پایین میبرند تا از طرف اصلی برجسته شود.
مرحله سوم: بعد از اتمام این کار قیر را جدا میکنند و قیر ذوب شده را پشت بوم فلزی میریزند. در این مرحله طرح اصلی برجسته شده است، و زمینه را با قلمهای بدون آج صاف میکنند و بعد روسازی را انجام میدهند، جُنده کاری هم به همین سبک انجام میگیرد.
سبک عکسی: در این سبک نمیتوان زمینه را کامل پر کرد، با ایجاد سایه و خط در زمینه، طرح اصلی را نشان میدهند. در این روش بر خلاف ریزه کاری معمولا طرحهای ختایی، ساقههایش یک خطی میباشند.
سبک منبت یا (نیم برجسته): در این شیوه بعد از نیمبُر کردن، زمینه را حدود دو سانتیمتر با قلمهای بدون آج پایین میبرند تا طرح اصلی به صورت نیم برجسته نمایان شود و بعد با قلمهای آجدار و بدون آج روسازی میکنند.
سبک مشبک: در این روش پس از انتقال طرح به وسیله قلم نیمبر، طرح را ثابت میکنند. تکنیک مشبک فلز به سه صورت انجام میگیرد.
١. بعد از نیمبر کردن طرح و روسازی، به کمک قلم تیزبر بوم فلزی را برش میدهند و طرح را از زمینه جدا میسازند، این سبک مشبک بیشتر در اصفهان انجام میشود.
۲. بعد از نیمبر کردن طرح، به وسیله کمان اره و اره مویی طرح از زمینه جدا میشود. این سبک مشبک بیشتر در اراک انجام میشود.
٣. بعد از نیمبر کردن طرح، به وسیله دریل و مته زمینه را سوراخ میکنند و با سوهانهای خیلی ریز طرح را از زمینه جدا میسازند.
سبک قلمگیری: هنرمند از این روش بیشتر برای کنده کاری و حکاکی فلز استفاده مینماید. قلم این سبک مخروطی شکل است و حالتی شیار مانند بر سطح فلز ایجاد میکند. معمولا هر چه زاویه قلم به سطح کار نزدیکتر باشد شیار نازکتری ایجاد میکند و براده کمتری از سطح فلز بر میدارد. سبک قلمگیری به دو صورت انجام میشود.
۱. با استفاده از قلم و چکش، سطح فلز را شیار میدهند، این روش قلمگیری در اصفهان انجام میشود.
۲. بدون چکش، کار میشود. بدین صورت که تنها با قلم، سطح فلز را شیار میدهند. این شیوه قلمگیری بیشتر در تبریز انجام میشود.
طرح های قلم زنی
طرح قلم زنی متنوعی دراین هنر ایرانی وجود دارد. قلمزنی هنری است که پیشینه آن به دوره سکا ها بر می گردد. عده ای اعتقاد دارند که سکا ها از نژاد آریایی بوده و از شمال فلات ایران به ایران مهاجرت کرده اند و بسیاری دیگر بر این باورند که سکا ها، ساکنین همیشگی ساحل دریا خزر بوده اند. به هر حال می توانیم نتیجه بگیریم که هنر قلمزنی، هنری کهن است که در سرزمین ایران، قدمت طولانی دارد. برای اثبات این موضوع می توانیم به جام های زرین که در مناطق مختلف ایران کشف شده اند اشاره کنیم. از جمله جام زرین حسنلو که از تپه حسنلو در نزدیکی روستای نقده در استان آذربایجان غربی کشف شده است. همچنین جام های زرین مارلیک که از تپه مارلیک بدست آمده اند همه از جنس طلا بوده و قلمزنی روی آن ها انجام شده است. وسایل مورد نیاز برای قلمزنی، چکش، انواع قلم و سطوح فلزی می باشد، بنابراین بدیهی است که در قرون گذشته این هنر رایج شده باشد. البته این نکته مهم را هم در نظر بگیرید که نمی توانیم قدمت ظروف قلمزنی زرین را به درستی تخمین بزنیم زیرا میزان اکسید شدن یا ترکیب شدن طلا در طی هزاران سال بسیار اندک است. پس شاید تعدادی از ظروف قلمزنی طلای موجود در موزه ها هم تقلبی باشند!
گفتیم که به نظر می رسد از دوره سکا ها و ماد ها، هنر قلمزنی روی ظروف به خصوص ظروف طلا، رایج شده باشد. پس از آن با قدرت گرفتن پارس ها و بوجود آمدن سلسله هخامنشیان، اهمیت این هنر افزایش پیدا کرد. در زمان حکومت سلسله هخامنشیان، اسناد مهم تاریخی مانند زمان و چگونگی فتح سرزمین ها یا ساخت شهر ها بر روی لوح های مفرغی نوشته می شد که به همراه نقش هایی از پادشاه زمان نیز بود. ساخت این کتیبه ها و لوح ها تنها به دست استادان قلمزنی انجام می شد.
قلم زنی اصفهان از سبک های مهم این هنر است که می توانیم بگوییم بیش از سبک های شیراز و تبریز، شکوفا شده است. قسمت عمده ای از قلم زنی اصفهان را در شهر اصفهان انجام می دهند. شاید فکر کنید دلیل تجلی قلم زنی اصفهان به دوران صفوی بر می گردد ولی چیزی که در حال حاضر به نام قلم زنی اصفهان می شناسیم، در دوران پهلوی دوم دوباره متولد شد و به بار نشست.
درست است که در دوران صفوی اهمیت به هنر و #صنایع دستی افزایش پیدا کرد ولی در دوران قاجار بسیاری از هنرمندان و استادان قلم زنی منزوی شدند و تقریباً این هنر از رواج افتاد. باید بدانید که سلسله قاجار با تمام میراث سلسله صفوی دشمنی داشتند و ترجیح می دانند تمام آثار زیبایی که از آن زمان باقی مانده از میان برود. از آنجایی که پایتخت سیاسی و شهر مهم صفویان، اصفهان بود، قاجاریه تلاش فراوانی برای از بین بردن بنا های صفوی و یادگار های باقیمانده از آن زمان کردند. گفتیم که صفویان اهمیت زیادی به هنر می دادند و به همین دلیل در دوران حکومت آنها، هنر های بسیاری به خصوص در شهر اصفهان شکوفا شده و به اوج خود رسیدند.
در همین جهت بسیاری از هنر ها با هم تلفیق شدند که آثار زیبایی را بوجود آوردند. برای مثال در دوران صفویان استادان خوشنویسی آثار زیبایی را خلق کردند و پس از مدتی هنر خوشنویسی با هنر قلم زنی ادغام شد که نتیجه آن ظروف فلزی عمدتا نقره بود که در کنار نقش های زیبای برجسته، اشعار خوشنویسی از شاعران مشهور ایران را در خود داشتند. غیر از نقره، هنر قلم زنی بر روی ظروف برنز، مس و برنج هم پیاده شدند که در نوع خود بسیار زیبا و ارزشمند بودند. متأسفانه در دوران حکومت قاجار این هنر مانند هنر های دیگر از میان رفت و استادان هنرمند در گوشه فقر و عزلت از دنیا رفتند.
در زمان پهلوی دوم که کشور تا حدودی به ثبات اجتماعی و سیاسی رسیده بود، هنر های کهن مانند قلم زنی و میناکاری و… دوباره جان گرفتند که البته این اتفاق را مدیون تعداد انگشت شماری از استادان هستیم که در کارگاه های شخصی خود، شاگردان شایسته ای را آموزش دادند.