ویدئو ساخت کاغذ دست ساز در منزل
در این مطلب می خواهیم به سرنوشت ساخت کاغذ دست ساز از گذشته تا به امروز بپردازیم. کاغذ نه تنها در نگارش بلکه در هنر نيز نقش مهمي دارد و برخي هنرها، مانند خوشنويسي و نقاشي، پيوند تنگاتنگي با کاغذ دارند. از اين رو، طي ساليان دراز کوشيدهاند کاغذهايي با ويژگيهاي مناسب براي کار هنري بسازند. گاهي نيز خود کاغذ يکي از پايههاي اصلي کار هنري ميشود که نمونهي آن را در کلاژ و به شيوهاي چشمگيرتر در هنر کاغذبري (قطاعي) ميبينيم.
کاغذبري يکي از شاخههاي هنري ديرپا، اما فراموش شده است و در آن، هنرمند پس از طراحي روي کاغذ ساده يا رنگين، نقش را با قيچي يا کارد مخصوص (شفره) از ميان کاغذ در ميآورد و آن را بر زمينهاي به رنگ ديگر ميچسباند.
به نظر ميرسد خاستگاه اصلي اين هنر در چين باشد. چينيان دريچههاي پنجرههاي خود را به جاي شيشه با کاغذ ميپوشاندند و آن کاغذها را با رنگ يا کاغذبريهاي رنگين آرايش ميکردند. اين هنر در سدهي نهم هجري به ايران وارد شد و به کوشش شيخ عبدالله کاتب، دوست محمد مصور، مير محمد باقر قاطع، دوست مصور، ميرمحمد طاهر مجلد، ياري مذهب هروي، مظفر علي تربتي، نذر علي قاطع و ميرقاسم مذهب به شکوفايي رسيد. نمونههاي زيبايي از کارهاي آن استادان در موزههاي ايران و ترکيه نگهداري ميشود.
هنر کاغذبري از ايران به ترکيه (عثماني) و سپس از آنجا به کشورهاي ديگري مانند سوئيس، فرانسه و لهستان، راه يافت و در آن سرزمينها مورد توجه قرار گرفت و همچنان به آن ميپردازند. اين هنر در لهستان چنان گسترشي يافت که اکنون هنرشناسان لهستاني بسان هنر ملي به آن مينگرند…
پیشینه ی کاغذ سازی در ایران:
پيش از ساختن کاغذ، مردمان باستان براي ماندگار کردن نظرهاي خود از کندهکاري روي سنگ و چوب و لوحهاي گلي بهره ميگرفتند. سومريها از هزارهي چهارم پيش از ميلاد بر لوحهاي گلي مينوشتند. بابليها اين روش را از سومريها آموخته و کتابخانهي بزرگي از لوحهاي گلي درست کرده بودند. آنها گل را به صورت ورقهاي کلفت در ميآوردند و پيش از آن که خشک شود، دانستههاي خود را به خط ميخي روي آن کندهکاري ميکردند. سپس، آن را در آفتاب خشک ميکردند يا در کورههاي سفالپزي، ميپختند.
از اين لوحهاي گلي پخته، شمار زيادي از ويرانههاي شهرهاي باستاني ميانرودان، بهويژه بابل، به دست آمده است. نوشتن روي ورقههاي مسي، برونزي و گاهي طلا نيز انجام ميشد که لوحهاي زرين دورهي هخامنشيها از نمونههاي آنهاست.
دستکم از هزارهي دوم پيش از ميلاد، آدميان آموختند که ميتوانند از پوست جانوران کاغذ چرمي (پارشمن) بسازند. ايرانيان روي پوست گاو، گاوميش و گوسفند و روميها بر پوست خر وحشي مينوشتند. پوستها پس از دباغي و صيقلکاري به اندازهي نازک و نرم از کار در ميآمدند که در زيبايي و نيکويي شاهکار به شمار ميآمدند.
پارشمن ايراني ويژگيهاي بهتري داشت. براي نمونه، ايرانيان براي از بين بردن بوي ناخوشايند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب ميافزودند. اوستا را نخستينبار روي 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. عربها نيز روي پوست مينوشتند، اما چون گران بود، تنها براي نوشتن چيزهاي بسيار مهم، مانند قرآن و قراردادها و پيماننامهها از آن بهره ميگرفتند. آنها نوشتههاي خود را بيشتر بر استخوان شانهي شتر يا سنگهاي نازک سفيد يا شاخههاي پوست کندهي درخت خرما مينوشتند.
مصريان باستان از نزديک 2 هزار سال پيش از ميلاد ، از گياه پاپيروس، که گونهاي از ني است، کاغذي ميساختند که به همان نام پاپيروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهي Paper در زبان انگليسي ماندگار شده است. مصريها ساقههاي پاپيروس را به صورت نوارهاي باريکي ميبريدند و آنها را به گونهاي کنار هم ميگذاشتند که مانند رشتههاي پارچه در هم فرو ميرفتند. سپس، پاپيروس را در آفتاب خشک ميکردند.
بهزودي، پاپيروس در تمدنهاي ديگر، از جمله يونان، روم و ايران، نيز به کار گرفته شد، اما چون آن گياه در همهجا نميروييد، کاغذ پاپيروس به فراواني در دست نبود. البته، به نظر ميرسد پاپيروس به دليل ديگري در ايران چندان به کار نميرفت، چرا که ابنعبدوس جهشياري از بيان ابوجعفر منصور، خليفهي عباسي، نوشته است که:” ايرانيان حق داشتند که جز بر پوست کلفت و نازک بر چيز ديگري نمينوشتند و ميگفتند که ما جز بر آنچه در سرزمين ما فراهم ميشود بر چيز ديگري نمينويسيم.”
مردم هندوستان روي برگ و پوست برخي درختان مينوشتند. ابوريحان بيروني در اينباره نوشته است که مردم بخشهاي جنوبي هند برگهاي درختي به نام تاري را، که مانند درخت نخل و نارگيل است، به هم ميچسباندند و روي آنها مينوشتد و سپس آن برگها را با نخ به هم ميچسباندند. شايد به همين دليل باشد که امروزه به صفحههاي کتاب يا دفتر، برگ ميگويند.
در سرزمينهاي شمالي هند پوست درخت توز را صيقل ميدادند و روي آن مينوشتند. سپس برگههاي نوشته شده را شماره ميگذاردند و در پارچهاي ميپيچيدند و نگهداري ميکردند. نامهاي که پادشاه هند به انوشيروان نوشته بود و مسعودي در مروجالذهب به آن اشاره کرده است، بر پوست درخت بوده است.
ايرانيان نيز برخي از نوشتههاي خود را بر توز، يعني پوست گياه خدنگ، مينوشتند. ابننديم از بيان ابومشعر بلخي نوشته است که:” ايرانيان براي آنکه نوشتههايشان پايدار بماند روي توز مينوشتند که از درخت خدنگ به دست ميآمد و خدنگ همان گياهي است که چوب محکم دارد و از چوب آن تير براي کمان ميسازند.”
به نظر ميرسد روميها نيز بخشي از نوشتههاي خود را روي پوست درختان ماندگار ميکردند. چرا که واژهي لاتين Liber ، به معناي پوست دروني درخت، براي کتاب به کار ميرفت. اکنون نيز به جايي که کتابها در آن نگهداري ميشود، Library ، يعني کتابخانه، ميگويند.
از کاغذ چيني تا کاغذ ايراني
چينيهاي باستان نخست روي پارچهي ابريشم مينوشتند، اما از نزديک 150 سال پيش از ميلاد، آموختند که ميتوانند پوست درخت توت را خرد کنند، به صورت خمير درآورند و از آن کاغذ بسازند. آنها به کاغذهاي خود ساقههاي کتان و رشتههاي تور ماهيگيري کهنه نيز ميافزودند تا محکمتر شود.
هر چند گياهان در بيشتر جاها يافت ميشدند، اما چينيها شيوهي ساختن کاغذ را به صورت راز نگه داشته بودند. اين راز زماني فاش شد که عربهاي مسلمان در سال 133 هجري/751 ميلادي، اسيراني را از چين با خود به سمرقند، از بزرگترين و شناختهشدهترين شهرهاي ديرين ايران، آوردند. از جملهي اسيراني که صالحبنزياد از چين با خود به سمرقند آورد، کساني بودند که در کار ساختن کاغذ مهارت داشتند. ايرانيان مسلمان شيوهي ساختن کاغذ را از آنان ياد گرفتند و آن را بهبود بخشيدند و بهزودي سمرقند بزرگترين مرکز خريد و فروش کاغذ در جهان شد.
ايرانيان مسلمان براي ساختن کاغذ از پنبه و کتان و ديگر مواد گياهي نيز بهره گرفتند و گونههايي از کاغذهاي نازک، کلفت، شفاف و بادوام ساختند. کاغذ ايراني را تا نزديک يک قرن از سمرقند و خراسان به جايجاي سرزمينهاي اسلامي ميبردند. سرانجام پس از نزديک يک سده، به سال 794 ميلادي، به فرمان فضلبنيحيي برمکي ، وزير هوشمند ايراني، نخستين کارخانهي کاغذسازي را در بغداد بر پا کردند.
سپس، جعفربنيحييبرمکي فرمان داد که در ديوانها به جاي پوست از کاغذ بهره گيرند. به اين ترتيب، بهرهگيري از کاغذ به جاي پاپيروس در جايجاي سرزمينهاي اسلامي رونق گرفت و کارخانههاي زيادي در شهرهاي سوريه، فلسطين، مصر، تونس، مراکش و مغرب ساخته شد.
با اين که، کارخانههاي کاغذسازي در جايجاي سرزمينهاي اسلامي ساخته شد، کاغذ ايراني همچنان بهترين کاغذ به شمار ميرفت و بارها در کتابهاي تاريخي از کاغذ سمرقندي و خراساني سخن گفته شده است. براي نمونه، ابننديم از شش گونه کاغذ، که در روزگار او رواج داشته، سخن گفته است: “کاغذ خراساني را از کتان ميساختند و به قولي ساختن آن از زمان بنياميه معمول شد و به قولي در عهد بنيعباس. برخي ميگويند که ساختن آن قديمي است و برخي آن را چيزي جديد ميدانند. ميگويند برخي از هنرمنداني که از چين به خراسان رفته بودند، آن را بر اساس کاغذ چيني ساختند و اما گونههاي آن عبارتاند از سليماني، طلحي، نوحي، فرعوني، جعفري و طاهري.”
نامهايي که ابننديم بر ميشمارد، نام کاغذسازان ماهر يا فرمانوراياني است که به ساختن کارخانههاي کاغذسازي فرمان دادند که بيشتر آنها ايراني هستند. کاغذ جعفري منسوب است به جعفر برمکي، کاغذ طاهري به طاهر دوم از فرمانروايان خراسان(دودمان طاهري)، کاغذ نوحي به نوح ساماني، از فرمانروايان ساماني، کاغذ طلحي به طلحهبن طاهر( از طاهريان)، کاغذ سليماني به سليمان راشد، فرمانرواي خراسان در زمان هارونالرشيد، کاغذ جعفري به جعفر برمکي و کاغذ فرعوني، که با بهترين پاپيروس مصري رقابت ميکرده است و به نظر ميرسد به همين دليل به نام فرعوني شناخته شده است، اما سازندهي آن مشخص نيست.
از ديگر کاغذهاي شناخته شدهي آن زمان ميتوان کاغذ جيهاني، ماموني و منصوري را نام برد. کاغذ جيهاني به شهر جيهان در خراسان بزرگ، کاغذ ماموني به مامون عباسي و کاغذ منصوري به ابوالفضل منصوربننصربنعبدالرحيم از مردمان سمرقند، منسوب است.
شواهدي وجود دارد که در جايجاي سرزمينهاي اسلامي شيوهي کاغذسازي ايرانيان را در پيش ميگرفتند. براي نمونه، سمعاني در کتاب الانساب خود دربارهي کاغذ منصوري نوشته است: ” از کساني که به نسبت کاغذي شهرت کردهاند، يکي هم ابوالفضلمنصوربننصربنعبدالرحيم کاغذي است از مردم سمرقند که به سال 423 هجري در سمرقند وفات يافت.
کاغذ منصوري در تمام سرزمين ه اي اسلامي شناخته شده است و شيوهي ساختن آن را تقليد ميکنند.” با اين همه، شواهدي نيز در دست است که در ديگر سرزمينهاي اسلامي نيز در شيوهي ساختن کاغذ پيشرفتهايي رخ داده بود. چنانکه ناصر خسرو، که در سال 438 هجري/1047 ميلادي از شهر طرابلس ديدن کرده بود، دربارهي کاغذي که در آنجا ساخته ميشده است ميگويد که:” در نکويي و زيبايي مثل کاغذ سمرقند بلکه بهتر از آن است.”
ايرانيان مسلمان در کار بهبود ساختن کاغذ به نوآوريهاي جالبي دست پيدا کرده بودند که به چند مورد اشاره ميشود:
- آهار زدن به کاغذ: ايرانيان که در کار ساختن کاغذ پوستي(پارشمن) تجربههاي زيادي داشتند کوشيدند آن تجربهها را در ساختن کاغذ جديد نيز به کار گيرند. از اين رو، به کاغذ نشاستهي گندم ميزدند که سطح کاغذ را براي نوشتن با جوهر مناسبتر ميکرد.
- بهرهگيري از آبدنگ: اين دستگاه کوبهاي پتکمانند بود که با چرخاب به جنبش در ميآمد و از آن براي خرد کردن تکههاي بزرگ چوب بهره ميگرفتند. به گفتهي ابوريحان بيروني، در سمرقند از پتکهايي استفاده ميشد که با نيروي آب به کار ميافتادند.
3.بهرهگيري از قالب خيزران. نوارهايي از چوپ خيزران را مانند حصير به هم ميبافتند و برگههاي کاغذ خيس را براي آبکشي روي آن ميگذاشتند و پس از اين که آب آن گرفته شد در حالي که ورقه هنوز مرطوب بود، آن را برميداشتند. اين کار به سازندهي کاغذ امکان ميداد به طور پياپي ورقههاي کاغذ را روي همان يک قالب آبکشي کند. پيش از آن، ورقهي کاغذ را روي پارچهي درشتبافي پهن ميکردند، اما تا زمان خشک شدن ورقهي کاغذ، نميتوانستند آن را از روي پارچه بردارند.
- بهبود کاغذ و بازيافت آن. افزودن موادي مانند بذرک، پنبه و کهنه پارههاي کتان به ترکيب کاغذ و همچنين بهرهگيري از خرده پارههاي کاغذ و پارچههاي کهنه که در بهبود کاغذ سودمند بود و شيوهاي از بازيافت نيز بود.
- کاغذ رنگي. در برخي دستنوشتههاي نويسندگان مسلمان دستورهايي براي ساختن کاغذ به رنگهاي قرمز، سبز، آبي، صورتي، زرد، پيازي و ارغواني وجود دارد و حتي نوشته شده است که چگونه ميتوان کاري کرد که برگههاي کاغذ کهنه و ديرين به نظر برسند.
کاغذ در اروپا
کاغذسازي از شمال آفريقا به سرزمينهاي مسلمان نشين اروپا، يعني جزيرهي سيسيل(صقليه) در ايتاليا و شهرهاي شاطبه و قرطبه در اسپانيا(اندلس) راه يافت و در سال 1276 ميلادي در ايتاليا و اسپانيا به فراواني به کار ميرفت. نخستينبار زايران مسيحي که از زيارتگاهي در اسپانيا بازميگشتند، چند تکه کاغذ ساخت مسلمانان را با خود به مرکز اروپا بردند. پيش از آن، اروپاييها از کاغذ پوستي و پاپيروس براي نوشتن بهره ميگرفتند.
اما کاغذ مسلمانان بر آن دو مادهي نوشتني برتري داشت. از اين رو، بازرگاني نورنبرگي در سال 1390 ميلادي نخستين کارخانهي کاغذسازي را در آلمان بر پا کرد و در اين کار از کاغذسازان ايتاليايي بهره گرفت که خود آنها از شاگردان مسلمانان بودند. نخستين کارخانهي کاغذسازي انگلستان نيز در سال 1490 کار خود را آغاز کرد که البته چيزي نبود جز يک آسياب آبي از کار افتاده که براي خرد کردن چوب به کار گرفته شد.
کاغذسازي آرامآرام در اروپا گسترش يافت، اما تا سدهي نوزدهم ميلادي ، مانند سرزمينهاي اسلامي، به صورت دستي انجام ميشد. کاغذسازان قالبي بزرگ و پهن داشتند که شبکهاي توري مانند از سيمهاي نازک به هم بافته شده داشت. قالب را در ظرف بزرگي فرو ميبردند که داراي خميري آبکي از چوب خرد شدهي درخت بود. سپس قالب را از ظرف بيرون ميآوردند، در حالي که سطح آن را لايهي نازکي از خمير چوب پوشانده بود. آنگاه قالب را چنان به راست و چپ و عقب و جلو تکان ميدادند تا لايهي يکدست و همواري از خمير چوب به وجود آيد و آب آن نيز بيرون رود.
برگهي خيس کاغذ را روي پارچهي پشمي ميگذاشتند و پارچهي ديگري را روي آن برگهي کاغذ ميگذاشتند و برگهي کاغذ ديگري را روي آن پارچه دومي ميگذاشتند و همين طور برگههاي کاغذي و پشمي را يکدر ميان روي هم ميچيدند. در پايان، بستهي به دست آمده را زير ابزار فشرده کننده ميگذاشتند تا آب آن بيرون بيايد. سپس کاغذها را در انباري آويزان ميکردند تا خشک شوند. سرانجام، کاغذها را در حمام ژلاتين فرو ميبردند و بار ديگر خشک ميکردند تا آب زيادي را به خود نگيرند.
در سال 1798 ميلادي، لوئيس رابرت فرانسوي دستگاه کاغذساز را اختراع کرد که بسيار ساده بود و قالب کاغذسازي آن چيزي مانند نوار نقاله بود که آن را با دست ميچرخاندند و در نتيجه کاغذسازي را به طور پيوسته انجام ميدادند.
در سال 1804، هنري و سيلي فوردرينير نمونهي بهبود يافتهاي از آن را در انگلستان ساختند. پس از اين، دستگاههاي ديگري ساخته شد که در کار آمادهسازي خمير کاغذ بسيار کارآمد بودند. سرانجام در سالهاي پاياني سدهي نوزدهم ميلادي، دستگاهي ساخته شد که همهي مرحلههاي آمادهسازي خمير تا ساختن برگههاي کاغذ را انجام ميدهد. نمونههاي امروزي اين دستگاههاي خودکار نزديک 100 متر داراز و 4 متر پهنا دارند و کاغذ را به صورت طاقههاي استوانهاي بزرگي ميسازند که ممکن است بيش از 20 تن وزن داشته باشند.
انواع کاغذ دست ساز
کاغذ آهاردار
سطح کاغذهاى دستساز کاملاً صاف و بدون خدشه نيست و تاروپود آن نيز کاملاً بههم پيوسته نيست. براى رفع خدشه و استقامت کاغذ و آمادگى براى مرحلهٔ بعدي، کد مهُرهزنى است، بايد کاغذ را با مواد و شيوههاى مختلف آهار زد. از جمله آهار با گل ختمي، با شيرهٔ گندم، با سريشم، با اسپرزه، با تخم خياز، با نشاسته را مىتوان نام برد.
براى داشتن درخشش در کاغذهاى طلايي، بايد قبل از نقاشى آن را آهار زد. يک روش سفيدهٔ تخممرغ است که با زاج دقيق شده باشد که با قلم موى پهن و ظريفى بر روى کاغذ مىمالند. سپس آنرا با صدف مىمالند تا خوب براق شود.
کاغذ زرفشان
نوعى تزئين بر روى کاغذ است. براى اينکار مقدارى صمغ را با شيوۀ خاصى روى کاغذ مىپاشيدند و سپس ورقههاى نازک طلا را به آن مىچسباندند. تکههاى طلا روى صفحه درخشش خاصى مىيافت. از اين کاغذ در حواشى کتب و اوراق گرانبها استفاده مىشد.
کاغذ رزفشان نيز شيوهٔ ديگرى در تزئين کاغذ بود. در اين روش ابتدا روى کاغذ مقدارى نشاسته با صمغ مىماليدند و سپس ذرات زر را روى کاغذ مىپاشيدند و از آن براى کتب نفيس و يا حواشى مرقعات و اوراق نفيس استفاده مىکردند.
کاغذ ابرى
کاغذ ابري، نوعى کاغذ تزئينى است که از دورهٔ تيمورى به بعد در ايران رايج گرديد. ابرىهاى همدان و کشمير معروف بوده است.
ساخت اين کاغذ را از اختراعات و ابداعات ايرانيان ساکن هند دانستهاند و گفتهاند که اختراع ميرمحمد طاهر بوده است که اين شخص در عهد شاه طهماسب به هند سفر کرد و طريقهٔ ساخت آن را يافت. کهنترين سندى که دربارهٔ کاغذهاى ابرى موجود است، سرگذشت شهابالدين مرواريد بيانى کرمانى (۸۸۴ تا ۹۰۶ هـ.ق.) است که نوشتهآند او سازنده افشان، غبار و رنگآميزى ابرى کاغذ بوده است و اسناد ديگرى نيز دربارهٔ اين کاغذ موجود است.
کاغذ ابرى که کاغذ سايهدار نيز گفته شده از قرن پانزدهم هجرى براى حاشيهٔ صفحات کتابها، درون جلد کتابها و گاه خود صفحات بهکار مىرفته است. خطاطان از اين کاغذ براى خوشنويسى استفاده مىکردهاند. امروزه روشهاى ابرى کردن را تنها عدهٔ اندکى مىدانند. اما شکل سادهتر آن که ‘نقش بر آب’ گفته مىشود، امروزه رواج بيشترى دارد.
کاغذ سمرقندى
کاغذ سمرقندى از معروفترين و مرغوبترين کاغذهاى مورد مصرف در سدههاى ميانى دوران اسلامى است که در شهر سمرقند ساخته مىشد. اين کاغذ جزء اولين کاغذهاى ساخته شده در جهان اسلام بود که در قرن دوم هجرى مسلمانان به کمک کاغذسازان چينى اولين کارگاه ساخت آن را در سمرقند برپا کردند و از اين شهر به ساير بلاد اسلامى راه يافت. اين کاغذ به کاغذ چيني، هندى و خراسانى نيز معروف بوده است.
کاغذخان باليغ
خان باليغ کاغذ بسيار مرغوبى است که در شهر پکن (خان باليغ) ساخته مىشد. جنس کاغذ بسيارى از کتب و اوراق خطى نفيس ايران از اين کاغذ است.
کاغذ شامى
شامى نوعى کاغذ سفيد و بسيار شفاف و لطيف بوده که منسوب به شهر شام مىباشد.
ساختن کاغذ
تکهاي کاغذ برداريد. آن را از ميان پاره کنيد و با دقت به لبهي پارگي نگاه کنيد. در لبهي پارگي، رشتههاي نازک و مو مانندي را ميبينيد که همانند رشتههاي پشمي نمد، در هم تنيدهاند. اين رشتهها از مولکولهايي به نام سلو لز ساخته شدهاند.
سلولز مولکولي نخ مانند و دراز است که پيکر گياهان را ميسازد. هر يک از رشتههايي را که درلبهي پارگي کاغذ ميبينيد، از هزاران مولکول سلولز درست شده که مانند رشتههاي طناب به دور هم پيچيدهاند. چوب درختان مقدار زيادي سلولز دارند. از اين رو، کاغذ را از چوب آنها ميسازند.
براي ساختن کاغذ، درختان را ميبرند و به کمک دستگاههاي ويژهاي، تنهي آنها را ريز ريز ميکنند. سپس، تکههاي کوچک چوب را با مواد شيميايي (از جمله سود، سولفات يا سولفيت) و مقدار زيادي آب داغ، مخلوط ميکنند. به اين ترتيب، خميري از رشتههاي سلولزي به دست ميآيد. آنگاه، خمير را روي يک توري فلزي ميريزند تا آب اضافي خود را از دست بدهد.
سپس خمير از لابهلاي چند غلطک ميگذرد و آب خود را بيشتر از دست ميدهد. پمپهاي مکندهي آب، به اين کار کمک ميکنند. سرانجام، خميري که به صورت ورقهي درازي درآمده است، با گذشتن از لابهلاي غلطکهاي داغ، که در دستگاههاي بزرگ بيش از 100 عدد است، خشک ميشود و به صورت کاغذ در ميآيد. در پايان کار، دستگاهي که به رايانه ارتباط دارد، کلفتي کاغذ، اندازهي آب و شمار سوراخهاي احتمالي موجود در آن را بررسي ميکند. در صورتي که کلفتي کاغذ در همهجا يکسان باشد، اندازهي آب مناسب باشد و تعداد سوراخها چندان زياد نباشد، کاغذ برش ميخورد و به بازار فرستاده ميشود.
گاهي با بهرهگيري از مواد ديگري، کاغذهاي بهتري ساخته ميشود. براي مثال، براي اين که کاغذ سطح صافتري داشته باشد و آب زيادي به خود نگيرد، نشاسته يا رزين به دست آمده از درخت کاج را به آن ميافزايند. براي ساختن کاغذهاي بسيار نرم و سفيد نيز کاغذ را از لابهلاي غلطکهايي ميگذرانند که دماي بيشتري دارند و سطح آن کاغذها را با مخلوطي از خاک چيني و آب ميپوشانند.
همچنين، براي اين که کاغذ محکمتر شود، به آن پنبه ميافزايند. اگر هم بخواهند از کاغذ، دستمال کاغذي درست کنند، به آن نرمکننده ميافزايند و با کمک مواد شيميايي، ميکروبهاي آن را از بين ميبرند. بنابراين، با بهرهگيري از مواد گوناگون ميتوانيم کاغذهاي ويژه، مانند کاغذهاي صافي، کاغذهاي روغني، کاغذهاي خوشبو، کاغذ نقاشي، کاغذ خوشنويسي، کاغذهاي صنعتي، کاغذ دستشويي و گونههاي ديگر ساخت.
کاغذسازي در ايران امروز
هرچند ايرانيان از پيشگامان ساختن کاغذ بودند، اما پس از اختراع دستگاه کاغذساز در اروپا، انبوهي از کاغذهاي اروپايي به ايران و ديگر سرزمينهاي اسلامي وارد شد و بازار کاغذسازان دستي را که از شاگردان خود پس افتاده بودند، کساد کرد. پس از زمان اندکي، کاغذهاي دستي براي هميشه برچيده شدند و زمان زيادي نگذشت که حتي خاطرهي پيشگامي در کاغذسازي نيز از يادها رفت. پس از چندي، نخستين دستگاههاي کاغذسازي به کشورهاي اسلامي وارد شد و ساختن کاغذ به شيوهي نوين آغاز شد.
نخستين کارخانهي کاغذسازي ايران پيش از جنگ جهاني دوم بنيانگذاري شد، اما چندان موفق نبود تا اين که بيش از 50 سال پيش دستگاه کاغذساز دست دومي به ايران وارد شد و در کرج به کار انداخته شد. کاغذهاي ساخت اين کارخانه نيز نتوانست با کاغذ خارجي رقابت کند و آن کارخانه به زودي بهصورت کارخانهي مقواسازي درآمد.
در سال 1326 خورشيدي نيز شرکتي با سرمايهگذاري حسنعلي حکمت، دکتر صلحدوست، عيسائيان و چند نفر ديگر، در ورامين بنيانگذاري شد که کاغذهاي باطلهي ادراهها و سازمانها خوراک آن بود. سپس، در سال 1346 شرکتي به نام شرکت سهامي کاغذ پارس با سرمايهي اوليهي 550 ميليون ريال در هفتتپه بنيانگذاري شد و نخستين کارخانهي کاغذسازي ايران در سال 1349 کار خود را آغاز کرد.
در سال 1352، بزرگترين کارخانهي کاغذسازي ايران به نام مجتمع صنايع چوب و کاغذ ايران(چوکا) با مشارکت وزارت صنايع(60 درصد سهام) وزارت شاورزي و عمران روستايي(40 درصد سهام) در کيلومتر شش جادهي رضوانشهر به تالش بنيانگذاري شد و در سال 1357 کار خود را آغاز کرد. اوج گيري انقلاب اسلامي و پيروزي مردم ايران بر نظام شاهنشاهي پهلوي به بسته شدن بسياري از کارخانهها از جمله همين کارخانهي کاغذ سازي انجاميد که بيشتر از سوي خارجيها اداره ميشد.
از سال 1361 تلاشهاي برنامهريزي شدهاي براي راه اندازي دوبارهي توليد کاغذ آغاز شد و با تحويل کارخانه به سازمان صنايع ملي ايران در سال 1364، اين تلاشها به بار نشست و از آن سال است که اين کارخانه در کار ساختن کاغذ ايراني بسيار پويا و کارآمد شده است.
انواع کاغذهای دست ساز ایرانی:
کاغذ آهاری، کاغذ ابر وباد، کاغذ ابریشمی، کاغذ خطائی، کاغذ حنائی و کاغذ خراسانی.
هنرمندان برایایجاد افکت های جالب از کاغذ برای پروژه های خاص هنری از کاغذ های قدیمی، فتیله خشک کن، تکه پارچه های قدیمی، الیاف گیاهی، گل، زرق و برق و رنگ استفاده می کنند.روند ساخت کاغذ papermaking نسبتا سریع و آسان و با استفاده از مواد ارزان قیمت صورت می گیرد. زمان خشک شدن بستگی به ضخامت کاغذ، مواد مورد استفاده و میزان رطوبت دارد. فرایند خشک کردن آرام است، و گاهی چند روز طول می کشد تا کاغذ برای مصرف استفاده آماده شود.
آموزش ساخت کاغذ دست ساز
ایرانیان برای سایت کاغذ دست ساز، الیاف های کتان را به رشته های نخ تبدیل میکردند و برخی اوقات نیز این رشته های نخ را با با الیاف کنف ممزوج میکردند.
بعد از جدا نمودن و طبقه بندی رشته های نخی و شانه زدن آنها برای نرم شدن. آنها را در محلولی از آب و آهک قرار داده و مشت مال میدادند.
کاغذ ساز باید مخلوط به دست آمده را به بهترین شکل تمیز میکرد و آنها را آسیاب کرده، تا به شکل ماده ای نرم در درآید.
در مراحل آخر برای شکل دادن کاغذ باید خمیر کاغذ را روی صفحه ی توری یا صافی ظریفی پهن میکردندتا با جدا شدن آب خمیر ورق های کاغذ خیس به برگه هایی ظریف تبدیل میشدند.
پس از گرفته شدن آب ورق ها مانند برگ نازکی از نمد روی صافی باقی می ماندند
در مرحله بعد کاغذ های نمدی شکل را در معرض تابش نور قرار میدادند تا به صورت کامل خشک شوند.
کاغذ ساز ورقه های خشک شده را در محلولی از نشاسته و یا سفیده تخم مرغ قرار میداد تا سطح آن کاملا یک دست شود.
آخرین مرحله کاغذ سازی که صیقل دادن کاغذ ها نامگذاری میشود و بعد از آن کاغذ ها برای استفاده آماده میشدند.
این ساخت کاغذ به صورت سنتی بود اما امروزه به روشی دیگر نیز کاغد به صورت دستی تهیه میشود.
مواد مورد نیاز ساخت کاغذ به صورت دستی
یک قالب چوبی که روی آن با نوار و پونز، توری نصب شده است.
(دو عدد چارچوب از جنس چوب یا قاب عکس قدیمی/ صافی پاستا)
قالب کاغذ سازی
ورق آلومینیوم
یک صفحه بزرگ صاف/ مانند میز
اسفنج یا حوله کاغذی
میکسر
وان کوچک، قابلمه؛ (شما می توانید از دو کاسه بزرگ نیز استفاده کنید)
کاغذ باطله (کاغذ سفید/ بوچر)
چسب چوب و سریش
الیاف پارچه، نخ ، پنبه و امثال ان
چهار چوب سیم کشی شده با پنجره هایی 1 یا 2 اینچ بزرگتر از قاب
ابتدا کاغذ باطله ها را خرد کرده و به قطعات کوچکتر از یک اینچ تبدیل نمایید.
کاغذ ها باید به مدت 2 ساعت خیس بخورد پس آنها را در آب گرم قرار دهید.
شما به وسیله مخلوط کن میتوانید کاغذ ها را با آب مخلوط کنید پس به نسبت یک فنجان کاغذ دو الی سه فنجان آب در مخلوط کن بریزید و بگذارید کاغذ ها به مایعی از آب و کاغذ تبدیل شوند.
اکنون وقت آن رسیده تا مایع کاغذ را سفید و یک دست کنید شما میتوانید به وسیله کمی اکولین، گواش یا یک ماده جوهری به دوغ اب رنگ جوهر کاغذ ها را از بین ببرید.
سعی کنید مخلوط را با کمی پر کننده مانند چسب و یا الیاف و خرده های نخ مخلوط کنید و آن را با دست به هم بزنید تا مخلوط به قوام بلغور جو دو سر نازک برسد.
برای این مقدار خمیر به دو اینچ آب نیاز دارید
ظرف دوم خود را با 2 تا 6 اینچ آب پر کنید.
قاب کوچکتر را در قاب بزرگتر قرار دهید، سپس کمی به آن شیب بدهید، با یک حرکت شبیه چمچه زنی به طوری که هر دو قاب با خمیر پر شود.
به وسیله یک اسفنج یا حوله کاغذی آب اضافه خمیر را بگیرید، خمیر را روی یک صفحه سخت و کاغذ آلومینیوم بگسترانید.بگذارید خمیر کاغذ کاملا خشک شود.
نکات و هشدارها:
پس از اتمام کار و انجام مراحل کاغذ سازی سریعا برای شستشو وسایل اقدام نمائید.
از بکاربردن کاغذ روزنامه یا کاغذهای باطله ای که روی آنها با جوهر سیاه نوشته شده است اجتناب کنید، زیرا رنگ کاغذ حاصله به خاکستری متمایل می گردد. جوهر در صفحات براق مانند مجلات باعث می شود خمیر چسبنده شود.
توجه داشته باشید، استفاده از سریش سبب کرم رنگ شدن کاغذ و تردی آن می شود.
اگر از قالب مخصوص کاغذ سازی استفاده می کنید، اجازه بدهید، ورق خمیر درون آن خشک شود.
کاغذ دست ساز را می توانید به عنوان خرید صنایع دستی به دوستان نویسنده و اهل هنرتان هدیه دهید
آخرین دیدگاهها